دستورالعمل غلبه برناتوانی
مثبت اندیشی-قسمت دوازدهم
می گویند روزی خانمی به داروخانه رفت و خواست یک شیشه داروی روان تنی بخرد.
البته چنین دارویی در هیچ داروخانه ای پیدا نمی شود چون از آن قرص و شربت تهیه نمی کنند.اما به هرحال این دارو وجود دارد و بسیاری از ما به آن نیاز داریم .این نسخه ای است که با دعا،ایمان و تفکر پویای معنوی می توان آن را تهیه کرد.
محاسبه کرده اند که امروزه از پنجاه تا هفتادو پنج درصد مردم به دلیل تأثیر حالت های نامناسب ذهنی برساختار عاطفی و جسمی شان بیمارهستند.بنابراین دراختیارداشتن چنین دارویی بسیار اهمیت دارد.درحال حاضر بسیاری از افرادی که خودشان را پایین تر از حد متعارف سلامتی می یابند متوجه می شوند فرمولی برای سلامتی وجود دارد که علاوه بر مراقبت های پزشکی می تواند برای آنها بسیار ارزشمند باشد.
ماجرای مدیرفروش شرکتی که رئیسش او را به کلینیک ما فرستاد شیوه ای را نشان می دهد که طی آن معالجات روحانی و عاطفی می تواند نیروی از دست رفته را به انسان بازگرداند.این مدیرکه قبلاً مردی فعال و بسیارکارآمد بود،دچار ضعف در توانایی شغلی اش و انرژی شده بود.او مهارت خلاقه اش را هم از دست داده بود.پیش از این ایده هایی که در زمینه ی فروش داشت بی نظیر و برجسته بودند به زودی همکارانش متوجه شدند که توانایی او به شدت افت کرده است.او را وادار کردند به یک پزشک مراجعه کند.شرکت او را برای استراحت به آتلانتیک سیتی وپس ازآن به فلوریدا فرستاد تا شاید به وضعیت اول بازگردد.اما هیچ یک از این تعطیلات نتیجه ی مثبتی درپی نداشت.
پزشک او که از کلینیک مذهبی روانی ما خبرنداشت به رئیس شرکت توصیه کرد که آن مدیرفروش را برای مصاحبه به کلینیک ما بفرستد.رئیس شرکت از او خواست که به ما مراجعه کند؛او هم این کار را کرد،اما مشخص بود که از آمدن اصلاًراضی نیست.»
به اوگفتم:«من اگرجای شما بودم تعجب نمی کردم چون گاهی اوقات مشکل ما به حوزه ای مربوط می شود که دعا و شیوه ی درمان کتاب مقدس می تواند مؤثرباشد.»
اما او عصبانی ترشد و قصد همکاری نداشت تا اینکه عاقبت مجبورشدم به او بگویم:«می خواهم بی پرده بگویم که بهتراست با ما همکاری کنید و گرنه شما را ازشرکت اخراج می کنند.»
به تندی پرسید:«چه کسی به شما این طورگفته؟»
جواب دادم:«رئیس شما.درواقع او می گوید اگرما نتوانیم مشکل شما را حل کنیم،هرچند برایش مایه ی تأسف است،ولی مجبور می شود عذرشما را بخواهد.»
گمان کنم هرگزچنان حالتی از تعجب را در چهره ی کسی ندیده اید.زیرلب پرسید:«فکر می کنید باید چه کار کنم؟»
جواب دادم:«اغلب افراد وقتی ذهنشان از ترس ،نگرانی، فشارعصبی،کینه،احساس گناه یا ترکیبی از تمام آنها انباشته شده باشد درموقعیتی که شما هستید قرارمی گیرند.وقتی این موانع عاطفی تا حد معینی روی هم انباشته می شوند،فرد دیگرنمی تواند آنها را تحمل کند و توانش تحلیل می رود.منابع عادی قدرت عاطفی،روحی و ذهنی او مسدود می شود.بنابراین تفکر او هم به خاطر ترس احساس گناه و کینه متوقف می شود.نمی دانم شما چه مشکلی دارید ولی پیشنهاد می کنم مرا دوست دلسوز خودتان بدانید:کسی که کاملاً می توانید به او اعتماد کنید و اسرارتان را به او بگویید.»تأکید کردم که اهمیت دارد او هیچ چیز را از من پنهان نکند و ذهنش را از هرگونه احساس ترس،کینه یا گناه خالی کند.گفتم:«به شما اطمینان می دهم که مصاحبه ی ما کاملاً محرمانه باقی خواهد ماند تنها چیزی که شرکت شما می خواهد این است که شما با همان کارآیی سابق به سرکار برگردید.»
به تدریج مشکل او مشخص شد.او مرتکب چندین گناه شده بود و به همین خاطرخودش را درکلاف و سردرگمی از دروغ گرفتار کرده بود می ترسید که رازش برملاشود.ذهنش را پلیدی فرا گرفته بود و به همین خاطر دچار پریشانی شده بود.
به سختی می شد او را وادار به حرف زدن کرد زیرا او اصولاً انسان متشخصی بود و شرم و حیای زیادی داشت به او گفتم که دلیل ساکت ماندنش را می دانم اما به هرحال باید کارمان را انجام می دادیم و برای این منظور ذهنش را کاملاًخالی می کرد.
هرگز واکنش او را بعد ازتمام شدن کارمان ،فراموش نمی کنم.درحالی که ایستاده بود بدنش را کش آورد.روی انگشتان پا ایستاد ،انگشتان دستش را به طرف سقف اتاق دراز کرد و بعد نفس عمیقی کشید و گفت:«خدای من حالم خوب است.»این آشکارترین نمایش رهایی و آسودگی بود.بعد به او پیشنهاد کردم که دعا کند و از خدا بخواهد او را ببخشد و وجودش را ازآرامش و پاکی سرشار کند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:34 عصر )
من به شکست اعتقاد ندارم
مثبت اندیشی-قسمت هشتم
اگرشما به شکست فکرمی کنید،توصیه می کنم خودتان را از شرچنین افکاری رها کنید چون همین طورکه به شکست فکر می کنید ممکن است آن را به طرف خود جذب کنید.
می خواهم با شما درباره ی افرادی صحبت کنم که این اصل را عملی کرده اند و به نتایج درخشان رسیده اند.همچنین می خواهم درباره ی روش ها و فرمول هایی صحبت کنم که این افراد برای رسیدن به موفقیت ازآنها استفاده کرده اند.اگرسرگذشت آنها را به دقت وبا فکر بخوانید و مثل آنها ایمان داشته باشید مثبت فکرکنید و به این روش ها عمل کنید شما هم می توانید برشکست که درحال حاضر اجتناب ناپذیر به نظر می رسد غلبه کنید.
امیدوارم شما مانند آقای"مانع تراش"که داستانش را برای من تعریف کردند نباشید.این اسم را روی او گذاشته بودند چون هرپیشنهادی که ارائه می شد ذهن او بلافاصله به سراغ تمام موانع ممکن در رابطه با آن پیشنهاد می رفت.اما عاقبت حریف آقای"مانع تراش "از راه رسید و به او کمک کرد تا نگرش منفی اش را عوض کند.ماجرا از این قرار بود:
مدیران شرکت آقای "مانع تراش "پروژه ای را دردست بررسی داشتند که مخارج قابل ملاحظه،خطرات مسلم و همین طورموفقیت های احتمالی چشمگیری دربرداشت.هنگام بحث و گفت و گو درباره ی این پروژه آقای "مانع تراش"با لحن علمی گفت:«لطفاً یک دقیقه اجازه بدهید.بیایید موانع موجود را هم درنظربگیریم.»(توجه داشته باشید افرادی که مثل آقای "مانع تراش"هستند،عاقلانه رفتارمی کنند و شاید با این رفتار روی احساس تردید درونی شان سرپوش می گذارند .)
مرد دیگری هم درجلسه حاضربود که خیلی کم حرف می زد همکارانش به خاطر توانایی و موقعیت هایش و شخصیت استوار و تزلزل ناپذیرش به او احترام می گذاشتند.او فوراً شروع به صحبت کرد و گفت :«چرا تو در این پیشنهاد فقط موانع را می بینی و آنها را بزرگ می کنی؟چرا فرصت ها را نمی بینی؟»
آقای "مانع تراش"گفت:«چون برای عاقلانه تصمیم گرفتن آدم باید همیشه واقع بین باشد واین یک واقعیت است که موانع مشخصی برسرراه این پیشنهاد وجود دارد.ممکن است بپرسیم شما درباره ی این موانع چه فکر می کنید ؟»
مرد دیگربا اطمینان جواب داد:«درباره ی این موانع چه فکر می کنم؟خُب من فقط آنها را از سرراه برمی دارم و بعد فراموششان می کنم.»
آقای "مانع تراش"گفت:«این کاردرحرف آسان است.می گویی آنها را از سر راه بر می داری و فراموششان می کنی.ممکن است بپرسم آیا روشی برای ازسرراه برداشتن و فراموش کردن این موانع داری که ما هنوز آن را کشف نکرده ایم؟»
لبخندی به آرامی روی صورت مرد دیگرنقش بست.او گفت:«پسرم،من تمام عمرم را صرف از سِرراه برداشتن موانع کرده ام و هنوز با مانعی رو به رو نشده ام که نتوان آن را از سرراه برداشت به شرط آنکه ایمان و دل و جرأت کافی داشته باشی و بخواهی کارکنی.حالا که می خواهی بدانی چطور این کار را می کنم،نشانت می دهم.»
بعد دستش را درون جیبش کرد وکیف بغلی اش را در آورد.کارتی در آن دیده می شد که روی آن کلماتی نوشته شده بود.کیف را به آن طرف میزهل داد وگفت:«بیا پسرم.این را بخوان.این فرمول من است.برای من عذر وبهانه نیاور که فرمول من عملی نیست چون تجربه به من یاد داده که عملی است.»
آقای "مانع تراش"کیف بغلی را از روی میز برداشت ودرحالی که صورتش حالت عجیبی پیدا کرده بود آن کلمات را برای خودش خواند.
صاحب کیف با اصرارگفت :«آنها را با صدای بلند بخوان.»
این جمله ای است که آقای "مانع تراش "با صدای آهسته و تردید آمیزی خواند:«من می توانم با کمک خداوند که به من قدرت می دهد تمام کارها را انجام بدهم.»
صاحب کیف آن را درجیبش گذاشت و گفت:«من سال های زیادی زندگی کرده و مشکلات زیادی دیده ام اما این کلمات قدرت دارند-قدرت واقعی - و با آنها می توانید هرمانعی را از سرراه بردارید.»
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:34 عصر )
قدرت حل کردن مشکلات شخصی
مثبت اندیشی-قسمت دهم
دراین مقاله می خواهم با شما درباره ی بعضی از افراد خوشبخت که راه حل مشکلاتشان را پیدا کرده اند صحبت کنم.
آنها برنامه ی ساده اما بسیارمؤثری را دنبال کرده و به نتایج موفقیت آمیزی رسیده اند.این افراد به هیچ عنوان با شما فرق ندارند.همان مشکلات و گرفتاری هایی را داشتند که شما هم دارید اما فرمولی پیدا کردند که به آنها کمک کرد تا راه حل مسائل دشواری را که پیش رو داشتند پیدا کنند.شما نیز اگر همین فرمول را به کار ببرید می توانید به نتایج مشابه برسید.
اول،اجازه بدهید ماجرای زن و شوهری را که ازدوستان قدیمی من هستند برای شما تعریف کنم.سال ها بیل،مرد خانواده،سخت کارکرده بود تا اینکه به پایه ای رسید که با ریاست شرکت تنها یک پله فاصله داشت.قرار بود به ریاست شرکت برسد و مطمئن بود که با بازنشست شدن رئیس شرکت به آن مقام دست پیدا می کند.دلیلی وجود نداشت که انتظار او عملی نشود چون به خاطر توانایی هایش،آموزش هایی که دیده بود و تجربه ی زیادی که داشت کاملاً واجد شرایط ریاست بود.علاوه بر این متقاعد شده بود که برای این پست انتخاب خواهد شد.
به هرحال هنگام انتخاب رئیس جدید،او را کنار گذاشتند.مردی را از خارج از شرکت آوردند که آن پست را در دست بگیرد.
درست بعد ازاین اتفاق به شهر بیل وارد شدم.همسرش ،مری،واقعاً کینه جو شده بود.سرمیز شام به تلخی تمام حرف هایی را که «دوست داشت به آنها بگوید»برای ما تکرار کرد.ناامیدی شدید،احساس تحقیر شدن و سرخوردگی،او را به خشم آورده بود و او هم این خشم را پیش من و شوهرش به زبان می آورد.
برخلاف او ،بیل آرام بود.کاملاً معلوم بود که احساساتش جریحه دار شده و ناامید و سردرگم است اما با شهامت با قضیه برخورد می کرد.از آنجا که ذاتاً مرد آرامی بود تعجبی نداشت که عصبانی نشود و واکنش شدیدی نشان ندهد.مری از او می خواست که فوراً از شرکت استعفا دهد.او را تشویق می کرد که«با آنها دعوا کند و بعد استعفا بدهد.»
به نظر می رسید که بیل تمایلی به این کارنداشت.می گفت شاید بهترباشد که با رئیس جدید کنار بیاید و به هرشکل که می تواند به او کمک کند.
این شیوه ی برخورد احتمالاً بسیار سخت بود اما او سال های زیادی برای شرکت کار کرده بود و احساس می کرد در شرکت دیگری نمی تواند خوشحال و موفق باشد.به علاوه فکر می کرد در پست معاون رئیس هم هنوز می تواند برای آن شرکت مفید باشد.
بعد مری به طرف من برگشت و پرسید اگر من جای بیل بودم چه کار می کردم.به او گفتم که من هم مثل خود او بدون شک ناراحت می شدم اما سعی می کردم اجازه ندهم بذرنفرت در دلم جوانه بزند زیرا احساس دشمنی روح را آزرده می کند و روند فکری انسان را به هم می زند.
به آنها گفتم چیزی که به آن نیاز داریم راهنمایی الهی است زیرا در آن موقعیت به خردی فراتر از دانش خودمان نیازداشتیم.این مسئله چنان از لحاظ عاطفی ما را تحت تأثیر قرار داده بود که احتمالاًنمی توانستیم با آن به شکلی بی طرفانه و معقول برخورد کنیم.
بنابراین پیشنهاد کردم که چند دقیقه سکوت کنیم و درحالت دعا قرار بگیریم و افکارمان را به سمت آن کسی متمرکز کنیم که گفته است:«هر جا دو یا سه نفر به نام من جمع شوند من درمیان آنها هستم.»به آنها خاطر نشان کردم که ما سه نفر بودیم و اگرسعی می کردیم احساس کنیم که به نام او دور هم جمع شده ایم،او را در میان خودمان می یافتیم تا به ما آرامش ببخشد و چاره ی کار را به ما نشان دهد.
برای همسر بیل آسان نبود که خودش را با حالتی که پیشنهاد کردم تطبیق بدهد،اما از آنجا که به طور کلی زن باهوشی بود و قلب مهربانی داشت به ما ملحق شد.پس از چند دقیقه که به سکوت گذشت پیشنهاد کردم که دست همدیگر را بگیریم،بعد با وجود اینکه در یک رستوران عمومی نشسته بودیم آهسته دعایی خواندم.دردعایم از خدا خواستم که ما را راهنمای کند.برای بیل ومری آرامش خاطرطلب کردم و حتی یک قدم جلوتر رفتم و ازخداوند خواستم که رئیس جدید را هم شامل برکات خود بنماید.همچنین دعا کردم که بیل بتواند با مدیریت جدید همراه شود و بیش ازگذشته خدمات مفیدی به شرکت ارائه کند.
بعد از آن دعا مدتی ساکت نشستیم.عاقبت همسر بیل آهی کشید و گفت :«بله فکرمی کنم چاره ی کارهمین است.وقتی فهمیدم شما می آیید که با ما شام بخورید ترسیدم از ما بخواهید که با این قضیه با اخلاق برخورد کنیم.صادقانه بگویم از این کار خوشم نمی آمد.داشتم از عصبانیت منفجر می شدم اما حالا متوجه می شوم که شیوه ی برخورد درست با این مسئله همین است.سعی می کنم ،هرچقدر هم که سخت باشد.آن را به کار بگیرم.»لبخند بی رمقی زد اما معلوم بود دشمنی از دلش پاک شده است.
گاه گاهی ازآنها خبرمی گرفتم و می دانستم که اگرچه همه چیزمطابق میلشان پیش نمی رفت اما به تدریج با شرایط جدید خودشان را تطبیق دادند و توانستند برناامیدی و احساس نفرت غلبه کنند.
بیل به طور خصوصی به من گفت که حتی از رئیس جدید خوشش می آید و ازکارکردن با او لذت می برد.او گفت که آقای رئیس اغلب با او مشورت می کند و از قرار معلوم به او اعتماد دارد.مری هم با همسررئیس مهربان بود و در واقع آنها به بهترین شکل با هم همکاری می کردند.
دوسال بعد دوباره به شهر آنها سفر کردم و به محض ورود به آنها تلفن زدم.
مری گفت:«وای،آنقدر ذوق زده هستم که نمی توانم حرف بزنم.»
با خودم گفتم باید موضوع خیلی مهمی اتفاق افتاده باشد که او را اینقدرذوق زده کرده است.
بدون توجه به حرف من فریاد زد:«وای،شگفت انگیزترین چیزممکن اتفاق افتاده،شرکت دیگری رئیس بیل را استخدام کرده و به همین خاطر از شرکت ما خواهد رفت و پست بالاتری خواهد گرفت.»بعد مری از من پرسید:«خُب چه حدسی می زنی؟همین حالا به بیل اطلاع دادند که از این به بعد رئیس شرکت است.فوراً پیش ما بیایید تا هرسه نفر با هم شکرگذاری کنیم.»
وقتی درکنارهم نشستیم بیل گفت:«می دانید ،دارم می فهم که مذهب مسیحیت اصلاً جنبه تئوری ندارد.ما یک مشکل را برطبق اصول مشخص معنوی و علمی حل کردیم .وقتی فکرمی کنم اگراین مشکل را برطبقفرمولی که درآموزش های دینی بود حل نکرده بودیم و می خواستیم به شیوه ی خودمان آن را حل کنیم ،تنم به لرزه می افتد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:34 عصر )
عصبانیت و بی قراری را رها کنید
مثبت اندیشی-قسمت ششم
بسیاری از افراد انرژی و قدرتشان را با عصبانیت و بی قراری هدرمی دهند و درنتیجه زندگی را به خودشان سخت می کنند.
آیا شما هم عصبانی می شوید و بی قرار هستید؟اگراین طوراست در این مقاله وضعیت خودتان را به خوبی خواهید دید.کلمه ی عصبانیت به معنی جوشیدن،منفجرشدن،بخارشدن،آزرده شدن،پریشان شدن و برآشفته شدن است.کلمه ی بی قراری هم به خودی خود کاملاًگویاست و ما را به یاد کودک مریضی دردل شب می اندازد که ناله و زاری می کند و گریه هایش هرگز قطع نمی شود.با اینکه بی قراری کلمه ای بچه گانه است اما واکنش عاطفی بسیاری از افراد بزرگسال را به خوبی توصیف می کند.
اگر قراراست برای خوب زندگی کردن انرژی کافی داشته باشیم باید دست ازعصبانیت و بی قراری برداریم و آرامش پیدا کنیم.چطورمی توانیم این کار را انجام بدهیم؟
اولین قدم این است که سرعت یا حداقل شتاب خود را کاهش بدهیم.
متأسفانه تشخیص نمی دهیم که امروزه زندگی ما تا چه حد شتاب پیدا کرده و با چه سرعتی خودمان را به جلو می رانیم.بسیاری از افراد دراثر این سرعت سلامت جسمی خود را به خطر می اندازند و بدتر از آن اینکه ذهن و روحشان را نیز متلاشی می کنند.ممکن است فردی از لحاظ جسمی زندگی آرامی داشته باشد اما از لحاظ عاطفی زندگی پرشتابی داشته باشد.از این نظر حتی کسی که دچارمعلولیت شده ممکن است زندگی پرشتابی داشته باشد.سرعت زندگی را ماهیت افکارما تعیین می کند.وقتی ذهن ما با آشفتگی از یک نگرش به نگرش دیگر می پرد،تب آلود می شود،درنتیجه شخص بد اخلاق و کم حوصله می شود.اگر می خواهید ازتأثیر مخرب تحریکات و هیجانات زندگی امروزی دائماً درعذاب نباشید باید شتاب زندگی تان را کاهش دهید .تحریک پذیری بیش ازحد دربدن ما سم تولید می کند و موجب بیماری عاطفی می شود.خستگی نوعی احساس سرخوردگی به وجود می آورد.به طوری که ما به خاطر همه چیز ازمشکلات خصوصیمان گرفته تا وضعیت کشور و حتی تمام دنیا عصبانی می شویم و بی قراری می کنیم.ازشما می پرسم،وقتی این آشفتگی عاطفی تا این حد برجسم ما اثرمی گذارد پس تأثیرآن برآن جوهر درونی شخصیت ما که به آن روح می گوییم چه خواهد بود ؟اگرشتاب زندگی ما به همین ترتیب افزایش پیدا کند،غیرممکن است به آرامش روحی برسیم .
از لحاظی نسل ما نسل بدبختی است .به خصوص درشهرهای بزرگ به دلیل اثر منفی فشارعصبی،هیجان مصنوعی و سر وصدا بدبختی بیشتری به چشم می خورد.اما این بیماری به مناطق روستایی هم منتقل می شود زیرا امواج هوا فشارعصبی را انتقال می دهد.
خانمی که سن و سالی از او گذشته بود در این باره نکته ای گفت که برایم بسیار جالب بود او گفت:«این روزها مردم روز به روز زندگی می کنند.»این اظهارنظرگویای فشار،مسئولیت ها و تنش های زندگی روزمره است.
آدم از خودش می پرسد شاید نسل جدید چنان به فشار عصبی خو گرفته باشد که در نبود آن احساس ناراحتی کنند.آنها با سکوت عمیق جنگل ها و دره ها که برای اجداد ماآشکار بود،کاملاًغریبه هستند سرعت زندگی آنها چنان زیاد است که دربسیاری از موارد نمی توانند از منابع سکوت و آرامش که این دنیا به آنها تقدیم می کند استفاده کنند.
دربعد ازظهر یک روز تابستان من و همسرم برای قدم زدن به جنگل رفتیم .این جنگل درمنطقه ی زیبایی به نام دریاچه ی موهانک و دریکی از زیباترین پارک های طبیعی واقع شده و هفت هزار و پانصد هکتار دامنه ی کوه بکر و دست نخورده را دربرمی گیرد.درمیان آن جنگل دریاچه ای مثل جواهرمی درخشد.هزاران سال پیش بالا آمدگی زمین این صخره های کاملاًعمودی را به وجود آورده است.شما ازجنگل بیرون می آیید وبرروی بلندی با شکوهی قرارمی گیرید وبه دره های پهناوری که درمیان تپه هاآرمیده اند چشم می دوزید.دره هایی که به قدمت خورشید هستند.این جنگل ها،کوه ها ودره ها منظره ای را به وجود می آورند که مسلماً می تواند گوشه ی دنجی برای فرارکردن ازآشفتگی این دنیا باشد.
درآن بعد ازظهربا همسرم در زیررگبار بهاری و آفتاب قدم می زدیم.حسابی خیس شده بودیم واین موضوع داشت ما را کمی نگران می کرد.چون اتوی لباس هایمان خراب شده بود.بعد به همدیگرگفتیم که هیچ آدمی تاکنون به خاطر خیس شدن از باران پاک ،صدمه ندیده است.گفتیم وقتی قطرات باران به صورت آدم برخورد می کند احساس خنکی وتازگی به آدم می دهد ودیگراینکه همیشه می توان زیرآفتاب نشست و خود را خشک کرد.درزیر درختان قدم زدیم و صحبت کردیم وبعد ساکت شدیم.
داشتیم عمیقاً به سکوت طبیعت گوش می کردیم.جنگل هیچ وقت به معنی دقیق کلمه ساکت نیست.همیشه فعالیت عظیمی درآن جریان دارد اما با وجود گستردگی عملکردش هرگزصدای گوش خراشی تولید نمی کند.
صداهای طبیعت آرام وآهنگین هستند.
درآن بعد ازظهرزیبا طبیعت سکوت آرامش بخشش را برسر ما گسترده بودو واقعاًاحساس می کردیم که فشارعصبی دارد از وجودمان خارج می شود.
درست همان وقت که افسون جنگل داشت برما اثر می کرد صدای ضعیف چیزی که مردم به آن موسیقی می گویند به گوش ما رسید.
موسیقی پرسروصدا وعصبی کننده ای بود.بلافاصله سه جوان از درون جنگل بیرون آمدند.نفر آخر داشت رادیوی قابل ِحملی را به زور با خودش می آورد.آن سه جوان شهری برای قدم زدن به جنگل آمده بودند ومتأسفانه سروصدای شهررا هم با خودشان آورده بودند.وقتی ایستادند و با هم صحبت کردیم معلوم شد که جوان های خوبی هستند .به نظرم رسید که از آنها بخواهم صدای آن وسیله را قطع کنند وبه موسیقی جنگل گوش دهند اما احساس کردم کارمن نیست به آنها آموزش بدهم و عاقبت به راه خودشان رفتند.
با همسرم درباره ی ضرری که آن جوان ها به خودشان می زنند صحبت کردیم.ازخودمان پرسیدیم چطورمی توانند ازمیان این همه آرامش عبورکنند وبه موسیقی جنگل که به اندازه ی خود دنیا قدمت دارد گوش ندهند.آهنگی که انسان هرگزنتوانسته است مانند آن را بسازد؛آواز باد در میان درختان ،نغمه ی دلنشین پرندگان که با تمام وجود آواز می خوانند و موسیقی تمام آسمان ها.
هنوز اینها را می توان درخارج از شهر ،درجنگل ها و دشت ها ،در دره ها،در کوهستان های با شکوه و درجایی که امواج اقیانوس به ساحل های شنی نرم می خورند پیدا کرد.باید خودمان را ازقدرت شفا دهنده ی طبیعت محروم نکنیم.اگرانتظار داریم از برکت آرامش درزندگی مان برخوردار شویم باید به طوردائم خودمان را به سکوت مقید کنیم.یک روز پاییزی من و همسرم عازم ماساچوست بودیم تا پسرمان را در دانشگاه محل تحصیلش ببینیم.به او گفتیم که ساعت یازده صبح می رسیم و ازاین همه وقت شناسی احساس غرور می کردیم.اما چون کمی ازبرنامه عقب افتاده بودیم با سرعت وحشتناکی در میان مناظرزیبای پاییزی رانندگی می کردیم .همسرم گفت :«نورمن ،دامنه ی آن تپه ی زیبارا دیدی؟
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:34 عصر )
چگونه همیشه پرانرژی باشیم
مثبت اندیشی-قسمت سوم
یک توپ پرتاب کن بیسبال که درلیگ اصلی بازی می کرد یک بارباید در دمای هوای بالاتر ازسی و هشت درجه مسابقه می داد.دراثر تلاش آن روز بعد ازظهر،نیم کیلو وزن کم کرد در مرحله ای از بازی انرژی اش افت کرد .روش او باز گرداندن انرژی منحصر به فرد بود.او فقط این جمله را چندبار تکرار کرد:«اما آنانی که به خدا امید بسته اند نیروی تازه می یابند مانند عقاب اوج می گیرند،می دوند و خسته نمی شوند،راه می روند و ناتوان نمی گردند»
فرانک هیلر،همان توپ پرتاب کنی که این کار را تجربه کرده بود گفت که بلند تکرار کردن این جمله درمنطقه ی پرتاپ توپ واقعاً باعث تجدید نیروی او شده بود؛به طوری که توانسته بود مسابقه را به پایان ببرد و باز هم انرژی داشته باشد.او روش کارش را این طور توضیح داد:«من فکری را از ذهنم گذراندم که انرژی زیادی تولید می کرد.»
اینکه فکر کنیم چه احساسی داریم تأثیرآشکاری براحساس واقعی ما دارد.اگر ذهنتان به شما بگوید خسته هستید،مکانیسم بدن شما،اعصاب و عضلاتتان این واقعیت را می پذیرند اگر ذهن شما به طور جدی به موضوعی علاقمند باشد می توانید تا هر وقت که بخواهید به فعالیتی که به آن موضوع مربوط می شود ادامه دهید.مذهب از طریق افکارما عمل می کند.درواقع مذهب نظام انضباط فکری است.فراهم کردن اندیشه های مذهبی برای ذهن می تواند انرژی شما را افزایش دهد.به شما کمک کند تا با القای این فکر که ازحمایت کافی و منابع قدر ت برخوردار هستید فعالیت چشمگیری داشته باشید.
یکی از دوستانم درکانتیکات زندگی می کند.او که مردی فعال و سرشار از نیروی حیات و قدرت هست می گوید که مرتب به کلیسا می رود تا "باطری هایش را شارژ کند".تصورش از رفتن به کلیسا درست است.خداوند منبع انرژی است:او منبع انرژی در دنیا است،انرژی الکتریکی و انرژی معنوی!در واقع تمام صورت های انرژی از خالق یکتا سرچشمه می گیرند.کتابهای مقدس براین نکته تأکید می کنند:«او به خستگان نیرو می بخشد و به ضعیفان قدرت عطا می کند.»
ارتباط با خداوند در درون ما جریانی از همان نوعِ انرژی به وجود می آورد که جهان را دوباره می سازد و هرسال فصل بهار را تازه می کند.هنگامی که از طریق فرایندهای فکری مان در ارتباط معنوی با خداوند قرار می گیریم،انرژی الهی در درون شخصیت ما جریان پیدامی کند.وقتی ارتباط با انرژی الهی قطع می شود شخصیت فرد به تدریج از لحاظ جسمی،ذهنی و روحی تحلیل می رود.یک ساعت الکتریکی که به منبع انرژی متصل است از کار نمی ایستد و تا بی نهایت،زمان دقیق را نشان می دهد.آن را از برق بکشید،می بینید که از کار می افتد.چون ارتباطش را با نیرویی که درجهان جریان دارد از دست داده است.به طورکلی،این فرایند در تجربه ی انسانی نیز،البته به شکلی غیرمکانیکی،عمل می کند.
سال ها پیش دریک سخنرانی شرکت کردم،سخنران درحضور جمع بی شمار حاضران ادعا می کرد که در طی سی سال گذشته هرگزخسته نشده است.گفت که سی سال قبل تجربه ای معنوی داشته و با تسلیم نفس با نیروی الهی ارتباط برقرار کرده است.از آن زمان به بعد از قدرت کافی برای انجام تمام فعالیت هایش برخوردار شده و فعالیت های چشمگیری انجام داده است.او چنان به وضوح تعالیمش را شرح می داد که تمام افرادی که درآن اجتماع بزرگ حضور داشتند تحت تأثیر قرارگرفتند.
تجربه ی او برای من نشانه ی آشکاری از این واقعیت بود که در ضمیر خودآگاهمان می توانیم ازمنبعی از نیروی بی حد وحصراستفاده کنیم و هرگز دچار تحلیل رفتن انرژی نشویم.سال هاست که نظریات آن سخنران و افراد دیگر را مطالعه کرده و مورد آزمایش قرارداده ام.حالا براین باورم که اگر اصول مذهبی به طورعلمی مورد استفاده قراربگیرد می تواند جریانی مستمر ازانرژی را در ذهن و بدن انسان به وجود بیاورد.
نتایج بررسی های مرا پزشک مشهوری نیزکه با هم وضعیت دوست مشترکی را مورد مشاهده قرارداده بودیم تأیید کرد.این مرد که مسئولیت های اجتماعی سنگینی برعهده داشت بی وقفه از صبح تا شب کار می کرد اما به نظر می رسید که همیشه می تواند مسئولیت های جدیدی را برعهده بگیرد.او می دانست چطورکارش را به راحتی و به طورمؤثرانجام بدهد.
به آن پزشک گفتم که امیدوارم این مرد با چنان شدت زیادی کارنکند که باعث درهم ریختگی عصبی او بشود.سرش را تکان داد و گفت:«من که دکترش هستم فکرنمی کنم او درمعرض خطر از پا درآمدن باشد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:34 عصر )
چقدر به خود ایمان داری؟
در کمال آرامش - با صراحت و صداقت لازم و شتابناک جواب دهید. یعنی با عقلتان جواب ندهید، خیلی فوری و با احساستان جواب دهید!
1- دلت میخواهد دیگران تو را تشویق کنند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
2- فکر میکنی شغل تو بیش از حد سخت و توانفرسا است؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
3- آیا دربارهی آیندهات احساس نگرانی میکنی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
4- فکر میکنی بسیاری از مردم تو را دوست دارند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
5- احساس میکنی که انرژی و ابتکار عمل کمتری از دیگران داری؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
6- فکر میکنی که تمامی امیال و افکار تو طبیعی و عادی هستند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
7- آیا از این که مورد تمسخر واقع بشی میترسی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
8- آیا فکر میکنی دیگران از تو زیباترند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
9- آیا از سخنرانی در مقابل دیگران میترسی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
10- فکر میکنی غالب کارهایی را که به آنها میپردازی نتایج اشتباهی دارند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
11- تا حال از خودت پرسیدی که کاش میتوانستی با دیگران به گونهای دلپذیر صحبت کنی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
12- آیا تاکنون به این مسأله فکر کردی که ای کاش اعتماد به نفس بیشتری داشتی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
13- آیا فکر میکنی که بیش از حد متواضع و فروتن هستی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
14- آیا خود را آدم مغروری میدانی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
15- تاکنون به این موضوع فکر کردی که چگونه میتوانی اطمینان بیشتر مردم را جذب کنی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
16- فکر میکنی بیشتر اطرافیانت نظر مساعدی راجع به تو ندارند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
17- آیا فکر میکنی کسی را نداری تا بتوانی با او دردل کنی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
18- آیا تصور میکنی که اطرافیانت بیش از حد از تو انتظار دارند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
19- فکر میکنی که دوستان و اطرافیانت توجه کافی به دستاوردهای تو ندارند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
20- آیا به سادگی شرمنده و خجالت زده میشوی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
21- آیا احساس میکنی که اکثر مردم تو را درک نمیکنند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
22- آیا در پیرامون خود غالباً احساس امنیت نمیکنی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
23- آیا غالباً بدون دلیل احساس نگرانی میکنی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
24- آیا وقتی وارد اتاقی میشوی که جمعی در آن هستند احساس ناراحتی میکنی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
25- آیا فکر میکنی که مردم پشت تو حرف میزنند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
26- آیا معمولاً احساس آرامش نمیکنی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
27- فکر میکنی که دیگران هر چیزی را بهتر و آسانتر از تو درک میکنند؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
28- آیا غالباً فکر میکنی حادثهی ناگواری برای تو در پیش است؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
29- آیا غالباً در مورد نحوهی رفتار دیگران نسبت به خودت فکر میکنی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
30- آیا گاهی با خود میاندیشی که ای کاش اجتماعیتر و خونگرمتر بودی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
31- آیا فقط در بحثهایی شرکت میکنی که از صحت گفتههای خود اطمینان داشته باشی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
32- آیا دربارهی آنچه که جامعه از تو انتظار دارد فکر میکنی؟
هرگز، به ندرت، گاهی، غالباً، خیلی زیاد
ارزیابی
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:34 عصر )
انرژی مثبت
هرچیزی برای اینکه بتواند بقاء داشته باشد و به زندگی ادامه دهد به انرژی نیاز دارد. این قانون شامل رفتار و کردار ما هم میشود. البته انرژیها همیشه باعث بقاء نمیشوند و بعضی از آنها بازدارنده هستند و مانند ترمز اتومبیل عمل میکنند.
اگر به کارهایمان انرژی مثبت دهیم به آنها سوخت رساندهایم و موجب ادامه حرکت آنها میشویم، اما اگر به اعمال خود انرژی منفی رسانیم مانند همان ترمز اتومبیل عمل کردهایم و باعث توقف رفتار مورد نظر خواهیم شد. انرژی مثبت و منفی را دیگران هم میتوانند به ما بدهند، برخلاف بنزین که هیچکس حاضر نیست کارت سوختش را به کسی قرض یا هدیه بدهد، رفتار، کلام و عکسالعملهای دیگران مانند نقل و نبات به ما انرژی مثبت و منفی اهدا میکنند.
ما در طول روز انرژیهای مثبت و منفی زیادی را از دیگران در قالب تشویق، انتقاد، توصیه، مشورت، تجربه یا درد دل دریافت میکنیم یا به خود و دیگران هدیه میدهیم، غافل از اینکه انرژیهای منفی که عمداً یا سهواً در لابهلای این پیشنهادات و مشاورهها وجود دارد، بین ما و اهدافمان فاصله میاندازد و سرعت حرکت ما را کم و کمتر میکند.
وقتی که به صحت رفتار یا هدف خود ایمان داریم و با قدرت تمام به آن میپردازیم و هر زمان در حال توسعه و ارتقای آن هستیم یا حتی از جانب دیگران مورد تشویق، تمجید و حمایت قرار میگیریم، انرژیهای مثبت بسیاری دریافت کردهایم که قدرت و سرعت ما را در پیشبرد هرچه بهتر آن رفتار یا هدف بیشتر و بیشتر خواهد کرد، اما اگر در انجام کارها یا رفتار خود شک و تردید راه دهیم، تحت تاثیر افکار بازدارنده افراد منفی گرا و سواستفاده گر قرار بگیریم یا کار و رفتار خود را تقویت نکنیم و به آن نپردازیم، فکر نکنیم و خشنود نباشیم، با حجم زیادی از انرژیهای منفی روبهرو شدهایم که با قدرت تمام ما را از پا در میآورند. اگر به برنامه، اهداف و رفتارهایی که انجام میدهیم فکر نکنیم و در مورد آنها بیاعتنا شویم و از جانب اطرافیان تشویق و ترغیب نگردیم، به این معنی است که سوخت رسانی به آنها را قطع کردهایم و موجب از بین رفتنشان شدهایم.
بله به همین راحتی میشود یک فکر، برنامه یا رفتار خوب را کنار گذاشت و از سر بیرون کرد. البته این راهکار بسیار خوبی است و ما باید برای از بین بردن رفتار و عادتهای اشتباه خود از آن استفاده کنیم. دقت کنید، فقط و فقط رفتار و عادتهای ناپسند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:34 عصر )
7 تکنیک کارآمد برای ارتقای اعتماد به نفس
زمانیکه پا به عرصه این دنیا می گذاریم، با اعتماد به نفس / عزت نفس کامل وارد جهان می شوید. یک نوزاد آنقدر اعتماد بنفس / عزت نفس دارد که کافیست با قدری گریه کردن به هر چیزی که می خواهد برسد: غذا، عوض کردن پوشک، ناز و نوازش، ارتباط برقرار کردن، آرامش، در آغوش کشیدن و غیره. اگر نیازهای کودک فوراً برآورده و احساسات کودک بدون هیچ قید و شرطی پذیرفته شود، وی رشد کرده و پیشرفت می کند. اما اگر نیازهای اولیه آنها برای بقای فیزکی و احساسی به صورت ناپیوسته و ضعیف برآورده گردد، اعتماد بنفس / عزت نفس کودک به مرور زمان کاهش پیدا میکند. اگر شرایط فوق کماکان به قوت خود باقی بماند، کودک به مرور زمان احساس می کند به اندازه کافی خوب نیست که دیگران برای او اهمیت قائل نمی شوند. بزرگسالانی که شرایط فوق را در زمان کودکی تجربه کرده اند باید یک بازنگری کلی نسبت به خود داشته و مجدداً اصول اعتماد بنفس / عزت نفس را در خود پایه گذاری نمایند.
1- از خودتان سوال کنید: "بدترین نتیجه چیست؟" بیش از اندازه مسائل را در ذهن خود پر اهمیت جلوه ندهید، پیش از اینکه اتفاقی بیفتد، نگران خوب یا بد شدن آن نباشید. میزان انرژی انسانها نامحدود است، بنابراین سعی کنید از آن در جهت بنا کردن روابط موفق، ارتقای شغلی، و رسیدن به اهدفتان کمک بگیرید نه در راه تلف کردن این انرژی آن هم برای نگرانی حول محور اتفاق هایی که هنوز به وقوع نپیوسته اند. زمانی دست بعمل بزنید که قدرت کنترل بر روی مسائل را داشته باشید. تا جایی که می توانید از انرژی خود در راه صحیح استفاده کنید.
2- خودتان را از شر نق زدن و صداهای منفی درونی خلاص کنید. این صداهای منفی و منتقد درونی جلوی هرگونه پیشرفتی را می گیرند. برای رهایی از این صداها می توانید در ذهن خود یک کلید کنترل صدا خلق کنید و هر گاه احساس کردید که تن این صداها در حال بالا رفتن است، پیچ کنترل صدا را بچرخانید تا دیگر اثری از آن باقی نماند؛ یا می توانید گوینده ی این صداها را شخصیت های کارتونی در نظر بگیرید. فکر می کنید اگر دانل داک یا میکی موس از شما انتقاد کنند، باید آنها را جدی بگیرید؟ هدف این است که به هر حال به طریقی بتوانید خودتان را از این صداها رهایی بخشید. اگر دائماً صداهایی که در سرتان وجود دارد در حال انتقاد کردن باشند، فلج می شوید و هیچ کاری نمی توانید انجام دهید. از سوی دیگر اگر صداهای افراد مضحکی را بشنوید که در حال انتقاد از شما هستند، به آنها ریشخند زده و به راهتان ادامه می دهید.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:34 عصر )
نتایج آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد دوشنبه اعلام میشود
به گزارش خبرنگار سرویس دانشگاه برنا، نتایج نهایی آزمون کارشناسی ارشد سال 89 دانشگاه آزاد اسلامی، عصر دوشنبه 15 شهریور اعلام می شود.
داوطلبان برای مشاهده نتایج آزمون می توانند به سایت مرکز آزمون دانشگاه آزاد اسلامی به نشانی www.azmoon.com مراجعه کنند.
بر اساس این گزارش آزمون کارشناسی ارشد این دانشگاه 23، 24 و25 اردیبهشت با حضور بیش از450هزار داوطلب در 277 کد رشته امتحانی در121 واحد دانشگاهی در سراسر کشور برگزار شد.
گفتنی است امسال حدود30هزار نفر در آزمون کارشناسی ارشد این دانشگاه پذیرش می شوند.
منبع:
http://www.bornanews.ir/vdch-xnm.23nxzdftt2.html
نوکیاE75دو سیم کارت
فلاش مموری KINGSTON 16GB
مرورگر اینترنت برای گوشی های موتورلا
مجموعه بازی های اتومبیل رانی - چند نفره
بازی Mau-Mau برای UIQ3
اولین نرم افزار تبلیغات رایگان بلوتوثی - مخصوص تما
نقشه های جی پی اس GPS گوشیهای موبایل
گوشی نوکیا خود را کاملاً شبیه به ویستا کنید
نرم افزار جامع متروی تهران برای موبایل با فرمت جاو
نرم افزار دانستنی های ماه رمضان با فرمت جاوا برای
بزرگترین بانک اطلاعاتی تعمیرات امداد موبایل (کلکسی
پکیج جادویی سونی اریکسون سری S ( نسخه سی دی
دستگاه بلوتوث (در اندازه کوچک و کارایی بالا)
هندز فری بلوتوس کالر ای دی دار
MOTOROLA ZN4
با طری فابریک سونی اریکسون
SJBoy Emulator
پلیر قدرتمندTTpod Music Player 4.20 نوکیا همراه با
نرم افزار iBluetooth برای راه اندازی بلوتوث آیفون
نرم افزار بازی های جام ملت های اروپا 2008 برای موب
مجموعه کامل نرم افزارهای اسلامی برای تمام گوشیها
پکیج طلایی نرم افزار سونی اریکسون
سامسونگ موبایل 2007
نرم افزار Winamp قدرتمند ترین در پخش صدا - لینوکس
مجموعه کامل موتورولا
نرم افزار یاهو برای موبایل با فرمت جاوا Yahoo! Go
تقویم هجری شمسی - نوکیا ????
نرم افزار موبایل Holidays Full برای گوشی های UIQ3
افزایش صدا گوشی های سونی اریکسون
مجموعه برنامه های سونی اریکسون
نرم افزار ساخت موزیک موبایل جاوا Music Mate 5
گوشی نوکیا خود را کاملاً شبیه به ویستا کنید
Psiloc Connect v1.15برای نوکیا سری 60 ورژن 3نوکیا
اجرای فایل های فلش Swf با Flash Player v0.4 مخصوص
نرم افزار ساخت موزیک موبایل جاوا Music Mate 5
جای دادن عکس فیلم صدا و ... را در بین متن Text
سامسونگ F480 دو سیم و منو فارسی
نوکیا ان95 8گیگ طرح اصلی
موبایل تغییر صدا طرح نوکیا
هندزفری تغییر صدا موبایل نوکیا سری 60
سونی اریکسونT7072سیم کارت
نرم افزار SignSiS راحت ترین راه برای ساین کردن نرم
اطلاع از وضعیت و پیش بینی آب و هوای بیش از 40.000
بزرگترین مجموعه آموزشی باکسهای موبایل شامل 15 باکس
دیکشنری برای موبایل (انگلیسی به فارسی و فارسی به ا
بزرگترین بانک اطلاعاتی تعمیرات امداد موبایل (کلکسی
بزرگترین بانک اطلاعاتی تعمیرات امداد موبایل (کلکسی
نرم افزار گوشی Nokia N95
ساخت تم برای سونی اریکسون با Sony Ericsson Themes
موزیک پلیر نوکیا با نام Kugou Mp3 Player - ,Lenovo
ابزارهای موبایل موتورولا Motorola Tools 2008
فارسی ساز گوشی A1200 موتورولا
آهنگ های کارتون های تلویزیونی ویژه موبایل
نرم افزار موبایل Touch Guitar v1.0 برای نوکیا 5800
نرم افزار های موبایل مذهبی مخصوص سری uiq
نرم افزار موبایل تاریخچه تیمهای باشگاهی جهان و ایر
نرم افزار جاوا موبایل کاریکاتور سازی Cartoon Your
Sony Ericsson S Series 2009
نرم افزار جاوا مخفی کردن فایل های سونی اریکسون,نوک
آنتی ویروس موبایل NetQin Mobile Anti-Virus v2.4.0
نرم افزار Fake Sounds - نوکیا سری ?? ورژن ?
نرم افزار ساخت موزیک موبایل جاوا Music Mate 5
ساخت لیست سیاه با Handy Blacklist Farsi v3.1.1
برنامه رسم نمودار برای موبایل,GraphViewer v1.0.8b,
مجموعه آهنگ های تام باراباس ویژه موبایل
پکیج جادویی موبایل - نسخه یک
مجموعه آهنگ های Kenny G ویژه موبایل
نرم افزار گوشی Nokia N95
مجموعه کامل موبایل های سامسونگ
نرم افزار Winamp قدرتمند ترین در پخش صدا - لینوکس
بزرگترین بانک اطلاعاتی تعمیرات امداد موبایل (کلکسی
مجموعه کامل نرم افزارهای موبایل - King Of Mobile
فرستادن راحت تر توییت با موبایل با Tweets60 1.36.1
اطلاع از وضعیت و پیش بینی آب و هوای بیش از 40.000
VerySoft Nice Calc v2.0 یک ماشین حساب مهندسی حرفه
نرم افزار موبایل تبدیل گوشی به وب کم - مخصوص سونی
دانلود 7 نرم افزار ماشین حساب مهندسی موبایل با فرم
نرم افزار رمز گذاری بر روی فایلها برای سونی اریکسو
پکیج جادویی سونی اریکسون سری S ( نسخه سی دی
نرم افزار رمزگذاری فایل ها Nova Epoc Systems Media
نرم افزار Mobisophy Voice Jockey برای نوکیا سری 60
برنامه ماشین حساب موبایل به زبان فارسی - نرم افزار
نرم افزار LoudSpeaker v1.0 برای سیمبین سری 60 ورژن
نرم افزار موبایل تست هوش با فرمت جاواموبایل Brain
برنامه ساخت ریگتنون برای سری 60 ورژن 3 - برش آهنگ
نرم افزار پیام رسان 2
نرم افزار مسنجر های چت اینترنت در موبایل Mig33 v4.
نرم افزار فوق العاده LoudSpeaker 1.0 مخصوص نوکیا
گوشی نوکیا خود را کاملاً شبیه به ویستا کنید
کاهش مصرف باتری موبایل تا %30 با Ravensoft Battery
استودیو طراحی و نقاشی در گوشی شما با نرم افزار Pai
دیدن کانال های تلویزیونی در موبایل خود
نرم افزار ارسال اس ام اس انبوه
ورژن جدید نرم افزار بسیار زیبای Fring v3.37
نرم افزار اسکرین سیور زیبا برای نوکیا سری60v3 cloc
آنتی ویروس جدید و قوی برای گوشی های سری 40 Avast A
نرم افزار اذان گو موبایل GlobeSoft Al-Moazen v2.00
نرم افزار موبایل دزد گیر و کنترل از راه دور نوکیا
برنامه ماشین حساب موبایل به زبان فارسی - نرم افزار
مسنجر موبایل فوق العاده Fring v3.40ورژن جدید از بر
برنامه هک بلوتوث نسخه فارسی - Ftp bt 1.8 farsi
نرم افزار موبایل مدیریت ایمیل ProfiMail
نرم افزار موبایل صحبت کردن توسط بلوتوث BT Walkie T
نرم افزار رمزگذاری فایل ها Nova Epoc Systems Media
برنامه نوکیا ورژن 3 - قطع کردن کلید قرمز در گوشی م
نرم افزار رد تماس مزاحم نوکیا سری 60 ورژن 3و5 WebG
نرم افزار رد تماس مزاحم نوکیا سری 60 ورژن 3و5 WebG
آنتی ویروس کاسپر اسکای Kaspersky Anti-Virus Mobile
نرم افزار محبوب Skype این بار برای ویندوز موبایل!
مجموعه ابزارهای مورد نیاز مهندسی برای گوشی های موب
بازی موبایل Astraware Platypus برای UIQ3
مرجع موزیک های بی کلام آرامش بخش - ویژه موبایل
نرم افزارهای گوشی
نرم افزار Fullscreen PIXCALL - نمایش تمام صفحه تما
یازی رالی پاریس داکار نسخه جاوا
بازی بسیار زیبا و معروف ZUMA تحت جاوا
بازی موبایل EA Mobile Boom Blox N-Gage2
مرجع تخصصی و کامل تعمیرات و عیب یابی گوشی های نوکی
نرم افزار موبایل Google Maps نقشه گوگل برای سونی ا
جدول تناوبی عناصر بر روی موبایل با Periodic Table
""مجموعه نرم افزارهای سونی اریکسون""
مدیریت پرونده ها با Moby Explorer v3.0 جاوا
Mobile SignerMobile برای نوکیاس سری 60 ورژن 3نوکیا
نرم افزار جاوا موبایل اطلاعات و نیازمندی های تمامی
برنامه مدیریت گوشی سیمبیان 1و2
نرم افزارکاربردی جاوا برای مشاهده کلیه فایل ها درم
برنامه ی Power Mp3 v1.0 Beta برای گوشی های نوکیا س
آموزش تست زنی درکنکور پکیج 7 سی دی با جزوات الکترو
تست زنی نفرات اول کنکور را یاد بگیرید
تحصیل در خار ج پذیرش تحصیلی بورسیه تحصیلی
آموزش تند خوانی ( دکتر سیدا: مرد حافظه ایران)
بسته طلایی اتوکد (autocad)
اموزش تعمیرات لپ تاپ پنج دی وی دی
حفظ کردن لغات و فرمولها
پکیج کامل راهنمای اخذ پذیرش و بورس تحصیلی از دانشگ
راهنمای تحصیل رایگان و اخذ پذیرش و بورس تحصیلی از
دیکشنری مترجم متن به 16 زبان زنده دنیا
تست زنی با روش مهندسی معکوس ورژن 89
آموزش تقویت حافظه و تند خوانی دکتر سیدا: مرد حافظه
راهنمای تحصیل آسان و ارزان در خارج از کشور
آموزش جامع AutoCAD 2007 (مقدماتی تا متوسطه)
پک استثنایی موبایل
لینک مقالات روان شناسی و کامپیوتر
لینک مقالات روان شناسی و کامپیوتر
لینک مقالات روان شناسی و کامپیوتر
لینک مقالات روان شناسی و کامپیوتر
لینک مقالات روان شناسی و کامپیوتر
مجموعه آموزش باکس اسپایدرمن SpiderMan
پکیج طلایی سونی اریکسون - نسخه یک
کاملترین مجموعه نرم افزارها- بازیها- تم ها و نرم ا
ورژن جدید نرم افزار بسیار زیبای Fring v3.37
Sony Ericsson S Series 2009
آهنگ های کارتون های تلویزیونی ویژه موبایل
موبایل تغییر صدا طرح نوکیا
گوشی نوکیا خود را کاملاً شبیه به ویستا کنید
اجرای فایل های فلش Swf با Flash Player v0.4 مخصوص
نرم افزار بازی های جام ملت های اروپا 2008 برای موب
کاملترین مجموعه نرم افزارها- بازیها- تم ها و نرم ا
با طری فابریک سونی اریکسون
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.