چطور هر روز صبح را با اوقات خوش آغاز کنیم
باد کوه ها را می ساید و به تپه تبدیل می کند. آب صخره ها را ساییده و غارها را از آن حفر می کند. محرک های مختلف بر وضعیت روانی ما تاثیر می گذارند، گاهی تاثیر مثبت و گاهی هم منفی. حتی اگر در یک جزیره صحرایی هم که زندگی کنید، نسبت به این پدیده مصون نخواهید بود چون ممکن است سیل یا خشکی هر بار شما را به یک سمت ببرد.
نتیجه چنین تاثیراتی ممکن است چند دقیقه یا هفته ها طول بکشد. وقتی درگیر پروژه های طولانی مدت هستید مثل گرفتن مدرک دانشگاه یا شروع یک بیزنس تازه، حفظ انگیزه اهمیت بسیار زیادی دارد. چطور می توانید جلوی آن اتفاقات منفی را بگیرید که انرژیتان را هدر ندهند و روحیه تان را خراب نکنند؟
متداولترین توصیه ها در این زمینه معمولاً اثر ندارند. مثلاً تکرار کردن پیامهای دلگرم کننده با خودتان به ندرت احساسات استرس زایی که عمیقاً ریشه دوانده اند را قلع و قمع میکند. باور به نیروهای ماوراءطبیعه ممکن است ترستان را برای مدت کوتاهی از بین ببرد اما دیر یا زود واقعیت سخت تر از گذشته ظاهر می شود. گفتن این مطلب با خودتان که هر اتفاقی که برایتان می افتد نفعی در آن برایتان بوده، وقتی نبوده باشد، از نظر روانشناسی شدیداً مخرب است.
تفکر منطقی بهترن روش برای مطمئن کردن خودتان از این است که هر روز را با روحیه ای خوب آغاز کنید. وقتی اینکار را مداوماً انجام دهید، آرامش خاصی به شما خواهد داد، بازده کاریتان را افزایش می دهد و قدرت تاثیربخشیتان را تقویت می کند. آنچه که برای خوشبین بودن به آن نیاز دارید خواب و خیال نیست، کاملاً هم واقعی است. اگر بتوانید دیدگاه متوازنی به دنیا داشته باشید، بدبینی هیچوقت بر احساساتتان غلبه نمی کند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
راهکارهای تقویت اراده
ضعف اراده و نشانه های آن
قبل از اینکه وارد مبحث تقویت اراده بشیم و راهکارهای این مهارت رو بگیم، بهترِ خود واژه «اراده» روتعریف کنیم. اصولاً به تعداد روان شناسان، از هر واژه ای تعریف وجود داره، اما معنای عرفی «اراده» ، همون خواستن فوق العاده وجدی در بعضی لحظه های دشوار یا برهه های حساس زندگیه و
حالا که می خوایم از راه های تقویت اراده صحبت کنیم، خوبه که اول نشونه های ضعف اراده رو بشناسیم و بعد برای تقویت اون فکری بکنیم.
و اما نشونه های ضعف اراده
یکی از نشونه های ضعف اراده آدم، اینه که همیشه کارها شو به تأخیر می اندازه. بعضی ها رو دیدید؟ همیشه می گن از شنبه اینکار رو شروع می کنم. حالا این شنبه، کدوم شنبه ثبت شده در تاریخِ، خدا می دونه.
یکی دیگه از نشونه های آدم سست اراده اینه که نمی تونه به جا و به موقع تصمیم بگیره. همیشه تصمیماش رو با دو دلی و اکراه بیان می کنه؛ نظرش برای انجام دادن یا انجام ندادن یه کار همیشه پنجاه پنجاهه. وقتی می خواد تصمیم بگیره، به دهن دیگران نگاه می کنه؛ اگه تعداد موافقین بیشتر از مخالفین بود، اون کار رو انجام می ده؛ اگه برعکس بود، انجام نمی ده.
در همون مثال قبلی، یه نشونه دیگه از ضعف اراده رو می بینیم، و اون دهن بینی افراد بی اراده یا کم اراده است. این آدما زیاد تحت تأثیر دیگران قرار می گیرن و بیش از حد، از خودشون انعطاف نشون می دن.
یه چیز رو تا یادم نرفته بگم؛ نشونه هایی که گفتیم و می گیم، حتماً نباید همشون در یه آدم جمع بشن تا بگیم این آدم اراده ضعیفی داره. حتی وجود دو تا از این نشونه ها در ما، یه تلنگریه تا به فکر تقویت اراده بیفتیم.
و اما نشونه بعدی؛ آدمای کم اراده؛ اصولا کم صبر هم هستن. مثلاً یه کاری رو شروع می کنن و به محض اینکه کار، یه کم پیچیده می شه، اصلاً نمی تونن صبور باشن و بردباری کنن، تا پیچیدگی و سختی اون کار رو کم کم برطرف کنن، بلکه زود عصبانی می شن و حتی ممکنه از ادامه دادن اون کار، برای همیشه صرف نظر کنن.
خلاصه اینکه آدمایی که اراده شون ضعیفه، فکرشون با عملشون هماهنگ نیست؛ همیشه فکراشون ایدئاله، ولی وقتی وارد میدون عمل می شن و با واقعیت رو در رو می شن، نمی تونن فکر شونو عملی کنن. این جور آدما شب ها ، مخصوصاً وقتی زیاد چایی یا قهوه خوردن وخوابشون نمی بره، شروع می کنن به تهیه یه فهرست از کارهایی که روز بعد میخوان انجام بدن.توی این لیست ذهنی کارها مرتب و پشت سر هم ردیف شدن، که اگه همه اونا طبق برنامه انجام بشه؛ یه تغییر بزرگ اتفاق می افته؛ مثلاً یه تغییر بزرگ در دکوراسیون منزل، یه تغییر بزرگ در برنامه ریزی برای قبولی کنکور، یه تغییر بزرگ برای معدل الف شدن توی دانشگاه و خلاصه این فکر اگه، عملی بشه چی می شه!!.. حالا صبح شده و سپیده سر زده. آدمی که دیشب اون همه برنامه داشته، از خواب یبدار می شه. از اونجایی که طبق برنامه ریزی دیشب، ساعت هفت و نیم باید از خواب بیدار می شد وحالا ساعت نه وپنجاه دقیقه است، همین بهانه ای می شه برای اینکه اجرای برنامش رو به فردا موکول کنه، و دوباره فردا، به بهونه دیگه و عقب انداختن برنامه به پس فردا و... خلاصه اینکه چند روز که می گذره، اون لیست برنامه ها چون ذهنی بوده، خیلی زود فراموش می شه! آدم بی اراده هم همیشه در همون جایی که بوده و همون موقعیتی که داشته، باقی می مونه.
آدمای بی اراده، اجازه می دن که زندگی شون تصادفی پیش بره، و هر شرایطی که در مسیر زندگی شون قرار می گیره، باهاش کنار می یان و تسلیم اون شرایط می شن؛ البته نه اینکه این جور آدما هیچ وقت هیچ آرزویی نداشته باشن یا نخوان که آدم مصممی باشن؛ بلکه چون خودشونو «باور» ندارن، به سادگی بی خیال آرزوهاشون می شن.
اگه تربیت ما این باور رو در ما ایجاد کرده باشه که هر چی در ذهنمون داریم می تونیم عملی کنیم، در اکثر موارد، همین طور هم خواهد شد. ولی متأسفانه خیلی ها چنین تربیت و باوری رو ندارن. (پس یادمون باشه که فرزندانمون رو با اصل خود باوری تربیت کنیم) ولی نباید ناامید بشیم. چون آموزه هایی برای خود باوری وجود داره. ما باید یاد بگیریم که چطور این باور رو در خودمون ایجاد کنیم و این کار با عمل به چند راهکار، شدنیه.
راه های ایجاد خود باوری
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
آرامش ذهنی
هر که هستید و هر کجا زندگی می کنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید.
اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد، بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیزسرایت خواهد کرد. به خاطر داشته باشید برای رسیدن به این وضعیت، لازم است برخی قابلیت های و یژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایجاد نمایید. رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک می کند در این مسیر گام بردارید:
1) یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.
بدین معنا که به هر مسئله ای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا در فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها می پردازید، در واقع همیشه بار اضافه ای را با خود حمل می کنید که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس درشما می گردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک می کند که با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.
2) به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.
اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، به راحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام خواهید برداشت.
3) مثبت اندیش باشید.
اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز می تواند بی فایده و بی ثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است.
4) نسبت به انتظارات و برنامه ریزی های خود واقع بین و منطقی باشید.
توانایی های خود را در موقعیت های خاص بشناسید و نسبت به عدم توانایی ها و ضعف های خود واقع بین باشید. هرچقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقی تر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
آیا شما هم عصبانی می شوید ؟
عصبانیت از احساسات طبیعی انسان است که همه ی ما آن را تجربه کرده ایم . با این همه افراد زیادی عصبانیت را حسی بد یا منفی تلقی می کنند که مانع از بیان احساسات به روشی طبیعی و مؤثر می گردد. مقاله حاضر به بررسی این حس و شیوه به کارگیری آن ، به طریق مؤثر در زندگی می پردازد.
عصبانیت چیست ؟
عصبانیت یک حس طبیعی است درست مانند شادی ، غم و اندوه . احساسات زمانی بروز می کنند که اتفاقی برای فرد رخ دهد . عصبانیت وقتی بروز می کند که فرد احساس کند مثلاً با او به درستی رفتار نشده است . با بروز این حس ، بدن مقدار زیادی از ترکیبات شیمیایی را که موجب تغییر نحوه ی کارکرد بدن می گردند آزاد می نماید . این تغییرات عبارت اند از :
تلمبه زدن سریعتر قلب
نفس نفس زدن
بالا رفتن دمای بدن
لرزیدن
این تغییرات ، بدن را آماده ی درگیری یا فرار از موقعیت به وجود آمده می کنند و قدرت و هوشیاری را آنقدر بالا می برند که می توان با گریختن یا ایستادن برای درگیری ، به جهت دفاع از حق و امنیت فردی از خود محافظت کرد . کاری که مردم در گذشته انجام می دادند . در حال حاضر وقتی کاری درست انجام نگیرد هنوز همان تغییرات فیزیکی وجود دارند اما در بیشتر اوقات این وضعیت طوری نیست که بتوان درگیری فیزیکی پیدا کرد یا گریخت . بنابراین تغییرات فوق همچنان وجود خواهند داشت و برای خلاص شدن از آنها راه آسانی وجود ندارد .
عصبانیت رابطه نزدیکی با سایر احساسات از جمله ترس ، ناراحتی ، یأس و ناامیدی دارد اما گاهی ، تنها احساسی است که فرد برای نشان دادن هیجانات خود انتخاب می کند .
گاهی اوقات حتی نمی توان آن را از سایر احساسات تمیز داد . برای مثال یک یخ شناور را تصور کنید . روی آب بخش کوچکی از یخ وجود دارد که می توان آن را حس عصبانیت تلقی کرد . نصف بیشتر یخ در زیر آب قرار دارد که حاکی از سایر احساسات مرتبط با عصبانیت مانند ترس ، نارحتی ، شرمندگی و غم می باشد .
زمانی که عصبانی شدید ، مکث کنید و از خود این سؤالات را بپرسید : واقعاً چرا عصبانی هستم؟ آیا به خاطر ترسیدن از چیزی است ؟ آیا احساس می کنم برخورد نامناسبی با من صورت گرفته است ؟ آیا مسئله ای احساساتم را جریحه دار کرده است ؟ آیا احساس می کنم به من و خواسته هایم بی احترامی شده است ؟ آیا این عصبانیت ، من را به یاد تجربه ناراحت کننده ای می اندازد ؟ آیا از عصبانی شدن هراس دارم ؟
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
7 تکنیک کارآمد برای ارتقای اعتماد به نفس
زمانی که پا به عرصه این دنیا می گذاریم، با اعتماد به نفس / عزت نفس کامل وارد جهان می شوید. یک نوزاد آنقدر اعتماد بنفس / عزت نفس دارد که کافیست با قدری گریه کردن به هر چیزی که می خواهد برسد: غذا، عوض کردن پوشک، ناز و نوازش، ارتباط برقرار کردن، آرامش، در آغوش کشیدن و غیره. اگر نیازهای کودک فوراً برآورده و احساسات کودک بدون هیچ قید و شرطی پذیرفته شود، وی رشد کرده و پیشرفت می کند. اما اگر نیازهای اولیه آنها برای بقای فیزکی و احساسی به صورت ناپیوسته و ضعیف برآورده گردد، اعتماد بنفس / عزت نفس کودک به مرور زمان کاهش پیدا میکند. اگر شرایط فوق کماکان به قوت خود باقی بماند، کودک به مرور زمان احساس می کند به اندازه کافی خوب نیست که دیگران برای او اهمیت قائل نمی شوند. بزرگسالانی که شرایط فوق را در زمان کودکی تجربه کرده اند باید یک بازنگری کلی نسبت به خود داشته و مجدداً اصول اعتماد بنفس / عزت نفس را در خود پایه گذاری نمایند.
1- از خودتان سوال کنید: "بدترین نتیجه چیست؟" بیش از اندازه مسائل را در ذهن خود پر اهمیت جلوه ندهید، پیش از اینکه اتفاقی بیفتد، نگران خوب یا بد شدن آن نباشید. میزان انرژی انسانها نامحدود است، بنابراین سعی کنید از آن در جهت بنا کردن روابط موفق، ارتقای شغلی، و رسیدن به اهدفتان کمک بگیرید نه در راه تلف کردن این انرژی آن هم برای نگرانی حول محور اتفاق هایی که هنوز به وقوع نپیوسته اند. زمانی دست بعمل بزنید که قدرت کنترل بر روی مسائل را داشته باشید. تا جایی که می توانید از انرژی خود در راه صحیح استفاده کنید.
2- خودتان را از شر نق زدن و صداهای منفی درونی خلاص کنید. این صداهای منفی و منتقد درونی جلوی هرگونه پیشرفتی را می گیرند. برای رهایی از این صداها می توانید در ذهن خود یک کلید کنترل صدا خلق کنید و هر گاه احساس کردید که تن این صداها در حال بالا رفتن است، پیچ کنترل صدا را بچرخانید تا دیگر اثری از آن باقی نماند؛ یا می توانید گوینده ی این صداها را شخصیت های کارتونی در نظر بگیرید. فکر می کنید اگر دانل داک یا میکی موس از شما انتقاد کنند، باید آنها را جدی بگیرید؟ هدف این است که به هر حال به طریقی بتوانید خودتان را از این صداها رهایی بخشید. اگر دائماً صداهایی که در سرتان وجود دارد در حال انتقاد کردن باشند، فلج می شوید و هیچ کاری نمی توانید انجام دهید. از سوی دیگر اگر صداهای افراد مضحکی را بشنوید که در حال انتقاد از شما هستند، به آنها ریشخند زده و به راهتان ادامه می دهید.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
اعتماد به نفستان پایین است؟
امروز می خواهیم یک نکته بسیار ساده درمورد اعتماد به نفس برایتان عنوان کنیم که نه تنها روی اعتماد به نفس درونی شما تاثیر می گذارد، بلکه باعث می شود بقیه هم شما را فردی با اعتماد به نفس بیشتر ببینند. این تغییر کوچک در رفتارتان اگر بطور مداوم مورد استفاده قرار گیرد، تاثیر شگرفی روی زندگیتان خواهد گذاشت، گرچه ساده ترین نکته ای است که بتوانید تصور کنید:
چانه تان را بالا بگیرید.
حالا برای لحظه ای از جلوی آینه کنار بروید و ژستتان را طوری تنظیم کنید که چانه تان خیلی بالاتر از حد نرمال قرار گیرد. درواقع ، چانه تان را آنقدر بالا بگیرید که باعث شود کمی ژستتان ناشیانه به نظر برسد (بعداً برایتان توضیح می دهم که چرا چنین حسی دارید). حالا بروید و جلوی آینه بایستید و خودتان را با این ژست جدید برانداز کنید.
ببینید که چقدر آن کسی که در آینه می بینید با اعتماد به نفس به نظر می رسد. مطمئناً این ژست با ژست قبلیتان تفاوت زیادی
دارد، درست است؟
وقتی اعتماد به نفس نداشته باشیم ناخودآگاه چانه مان را کمی پایین تر از حد نرمال می گیریم. این کار بعد از مدتی شکل عادت به خود می گیرد و ژست طبیعی صورتمان می شود. به خاطر این عادت است که وقتی برای بار اول چانه تان را خیلی بالا نگه می دارید احساس ناشی بودن بهتان دست می دهد. اما دلیل آن فقط این است که به آن عادت ندارید، همین.
بالا نگه داشت چانه دو تاثیر خیلی قوی دارد:
1. به دیگران نشان می دهد که اعتماد به نفس بالایی دارید و برای خودتان احترام زیادی قائلید. اما چطور یک بالا نگه داشتن ساده چانه چنین تصوری در اطرافیان ایجاد می کند؟ داستان آن دراز است اما بیشتر به خاطر سمبل هایی است که ما بعنوان برخی انواع رفتار و شخصیت در ذهنمان داریم. نکته آخر این است که همه آنهایی که اعتماد به نفس بالایی دارند، چانه هایشان را بالا می گیرند. و این هیچ استثنایی ندارد.
از طرف دیگر، پایین انداختن چانه همیشه نشانه بارز پایین بودن اعتماد به نفس است. و این ژست نه تنها به دیگران نشان می دهد که اعتماد به نفس پایینی دارید، به ذهن ناخودآگاه خودتان هم این پیام را می رساند و باعث می شود که اعتماد به نفسمان حتی پایینتر هم بیاید.
2. بالا نگه داشتن چانه باعث می شود احساس اعتماد به نفس بیشتری کنید. این یک مفهوم روانشناسی از مکتب رفتارگرایی است. این یک واقعیت شناخته شده روانشناسی است که برخی رفتارهای فیزیکی تولیدات شیمیایی درون مغز را تغییر می دهند. صاف ایستادن و بالا نگه داشتن چانه دقیقاً چنین رفتاری است و با چنین ژستی از درون احساس اعتماد به نفس بالاتری خواهید کرد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
ضعف اعصاب
neurasthenia
اصطلاح "ضعف اعصاب" اولین بار توسط "جورج میلربرد" روانپزشک و عصب شناس آمریکایی در سال 1860 مطرح شد.
طبق نظرات وی علت ضعف اعصاب فرسودگی عصبی است که ناشی از تخلیه ی سلول عصبی از ذخیره مواد غذایی اش است. این تخلیه بر اثر استرس هایی چون کار اضافی ایجاد می شود.
شکل بروز ضعف عصبی
این بیماری به دو صورت بروز می کند:
* در یک نوع، ویژگی اصلی، شکایت از خستگی فزاینده پس از تلاش ذهنی است که اغلب همراه با کاهش نسبی در عملکرد شغلی یا توانایی مقابله در وظایف روزانه است. خستگی پذیری روانی به طور مشخص، نوعی تهاجم ناخوشایند خاطرات، اشکال در تمرکز و ناکارایی تفکر تلقی می شود.
* در نوع دیگر این اختلال، بیمار روی احساس ضعف جسمی یا بدنی و فرسودگی ناشی از کمترین فعالیت، تاکید می کند که با دردها و ناراحتی عضلانی و ناتوانی در شل کردن آن ها همراه است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
روش های مقابله با اضطراب
امروزه اضطراب و دلواپسی برای میلیون ها انسان به صورت مشکلی غیر قابل حل و خسته کننده در آمده است ، ولی باید در نظر داشت که نگرانی ها همه مخرب نیستند و به کمک یک برنامه ریزی دقیق می توان آنها را از بین برد .
نگرانی مفرط یا به عبارت دیگر – دلشوره – یک بیماری روحی است که باعث می شود سلامتی جسمی به خطر بیفتد . نگرانی ها اغلب نتیجه تعبیر نادرست افراد از حقیقت است .
ما می توانیم روح حقیقت گرایی و واقع بینی را به طرق مختلف در خودمان تقویت کنیم . روان شناسان چنین معتقدند که : « هیچ وقت در خلوت خویش نباید به اضطراب و نگرانی فکر کرد! »
درباره نحوه مبارزه با اضطراب و نگرانی روشهای مختلفی ذکر کرده اند ، در اینجا شما را با برخی از این روش ها آشنا می سازیم :
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
اصول تفکر سیستمی
فکر سیستمی ، بسیار کاربردی بوده و نگرش انسان را نسبت به موضوعات تغییر می دهد . این تغییر نگرش و زاویه دید باعث می شود که نتایج متفاوت تری را به دست آوریم .
تفکر سیستمی یعنی دیدن موضوعات در غالب یک سیستم ...
به طور خلاصه سیستم به مجموعه ای از جزء هایی گفته می شود که با تعامل یکدیگر یک کل را بوجود می آورند . و کل بدون هر جزء ناقص است . هر سیستم شامل ورودی ، خروجی ، پردازش و بازخورد می باشد .
در آینده بیشتر درباره این مطلب صحبت خواهم کرد .
اما مقاله :
تفکر ترکیبی :
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:34 عصر )
مشکلات را برداریم!
« پائولو کوئلیو » در خاطرهای از یک خبرنگار در رابطه با « ژان کوکتو » - دانشمند فرانسوی - مینویسد:
خبرنگاری برایم تعریف میکرد: روزی به منزل ژان کوکتو رفتم خانهی او در حقیقت کوهی از قاب عکس، نقاشیهای هنرمندان مشهور و کتاب بود.
ژان کوکتو همه چیز را نگه میداشت و علاقهی زیادی به هر یک از آن اشیا داشت. در یک مصاحبه از ژان کوکتو پرسیدم: «اگر مشکلی پیش بیاید چه میکنید؟ »
کوکتو پرسید: « مثلا چی؟ »
گفتم: « مثلا اگر همین حالا این خانه آتش بگیرد و فقط مجبور باشید که یک چیز را با خودتان ببرید: کدام یک از این چیزها را انتخاب میکردید؟ »
ژان کوکتو قدری مکث کرد و گفت: « آتش را انتخاب میکردم! »
ملاحظه میکنید! باید مانند: «ژان کوکتو» هنگام حضور مشکل به جای دست پاچه شدن ونگران بودن اول مشکل را تحلیل و بیدرنگ آن را حل کرد!
مشکلی نیست که آسان نشود
مرد خواهد که هراسان نشود
خداوند در سورهی انعام آیه 59 میفرماید:
« و ما تسقط من ورقه الا یعلمها »
« هیچ برگی از درخت نمیافتد، مگر به اذن او ».
با درک این مهم و این که تمامی امور ما زیر نگاه عمیق خداوند جاریست، نگاهی به مشکلات خود می اندازیم:
مشکلاتی که فرآیند آن رنج میباشد از دو راه بر ما حادث میگردند:
- انتخاب خداوند!
- انتخاب خودمان!
اما انتخاب خداوند یعنی چه؟ باید بدانیم ما به این دنیا آمدهایم برای آزمایش نه برای آسایش! اما بفهمیم فرق فاحش آسایش را با آرامش!
آزمایش الهی چیست؟
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:34 عصر )
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.