دراین وادی انسان ها به دو دسته تقسیم می شوند
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
همین الان شروع کنید
1 – چند کار را باهم شروع نکنید .
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
تیک های عصبی
تیک، یکی از شایع ترین مشکلات روانی است که به گفته کارشناسان دلایل شیوع آن چندان مشخص نیست، ولی تخمین زده می شود بین 5 تا 25 درصد کودکان در سنین مدرسه نیز نوعی از اختلال تیک را تجربه می کنند.
تیک ها حرکات غیرطبیعی ناگهانی، مکرر، سریع و هماهنگی هستند که معمولا به راحتی قابل تقلید هستند.
حرکات به صورتی مشابه مکررا رخ می دهند و بیمار قادر است به صورتی ارادی برای مدتی کوتاه آن ها را مهار کند، اما این امر ممکن است سبب اضطراب بیمار شود.
تیک ها در نتیجه فشار روانی تشدید می شوند و حین فعالیت های ارادی و تمرکز فکری کاهش یافته و در خواب از بین می روند.
دکتر علیرضا پیرخائفی، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه، تیک ها را فعالیت های حرکتی - صوتی می داند که به صورت ناگهانی اتفاق می افتند و در آن، فرد توان مقاومت خود را از دست داده و ظاهرا مقابله با آن هیچ فایدهای نخواهد داشت.
وی، پریدن گوشه چشم، پرش در ناحیه گردن و حرکات اضافه در شانه را از تیک های حرکتی می داند و در خصوص تیک های صوتی ابراز می کند، در این گونه تیک ها علاوه بر تکان های عضلات، سیستم صوتی نیز(مانند صاف کردن گلو، خرخر کردن و بالا کشیدن بینی و …) درگیر می شود.
تیک هایی که به تازگی آغاز شدهاند، اغلب نیاز به درمان ندارند.
توصیه مناسب به والدین و اطرافیان کودک مبتلا به تیک این است که توجهی به تیک ها نداشته باشند، زیرا تمرکز روی تیک، باعث تشدید آن می شود.
اکثر تیک هایی که تازه آغاز شدهاند، مسیر محدود و گذرایی دارند و به سمت اختلال جدی تری پیش نمی روند و حداکثر طی دورههای استرس آور عود می کنند. معدودی از تیک ها بیشتر از یک سال طول می کشند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
کاری بهتر است یا ترس از بی کاری؟
بررسی های جدید روی افرادی که دائما نگران از دست دادن شغل شان هستند نشان داده این افراد از نظر جسمی ضعیف تر و آسیب پذیرتر از سایرین هستند. جالب تر این که علایم افسردگی در این افراد بیشتر از کسانی که واقعا کارشان را از دست داده اند، وجود دارد. پژوهشگران دانشگاه میشیگان مطالعه ای بزرگ روی افرادی با ملیت های مختلف انجام داده اند. در این تحقیق بیش از 1700 فرد بالغ 25 سال به بالا از نظر سلامت جسمی و روانی و نیز در مورد احساس امنیت شغلی مورد سوال قرار گرفتند. در ابتدا این افراد به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول سوالات را یک بار در سال 1986 و سپس در سال 1989 جواب دادند. گروه دوم سوالات را در سالهای 1995 تا 2005 جواب دادند. نتایج این تحقیق نشان داد در هر دو گروه کسانی که ترس از دست دادن شغل شان را دارند شدیدا در معرض ابتلا به افسردگی هستند. جالب آن که افرادی که شغل شان را کاملا از دست دادند و پس از مصاحبه در جایی دیگر و در شغلی دیگر شروع به کار کردند از نظر روانی سالم تر بودند.
حتی در یکی از این گروه ها کسانی که نسبت به وضعیت شغلی خود احساس ناامنی می کردند، نسبت به افراد سیگاری یا مبتلا به فشارخون بالا بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های مختلف هستند. دکتر سارا بورگارد، استاد یک مرکز تحقیقاتی در آمریکا می گوید: "آثار سوء اشتغال ذهنی دائم با ترس از دست دادن کار به مراتب بیشتر از خود بی کاری است."
وی می گوید: "تحقیقات و مطالعات زیادی در مورد بی کاری صورت گرفته اما کمتر کسی به آثار مخرب نگرانی از بی کاری پرداخته است، حال آن که با توجه به شیوه ی اخراج ها و تغییر شکل و رویه در بیشتر صنایع و کم شدن طول عمر اشتغال، بیشتر مسایل و مشکلات به علت احساس نگرانی ناشی از نداشتن امنیت شغلی است." در این بررسی برای محاسبه میزان نگرانی افراد سوالی مطرح شد که اگر در این کار بمانی چه قدر ممکن است تا دو سال دیگر هم در همین شغل باشی؟ 18 درصد از افراد اعلام کردند که نسبت به وضعیت کاری خود احساس نا امنی می کنند. همچنین 5 درصد در اولین برآورد و 3 درصد در دومین برآورد احساس نگرانی و دلواپسی از دست دادن کارشان را اعلام کردند. طبق آمار کارگران آمریکایی به دلیل درآمد خوب، بیمه درمانی و حقوق بازنشستگی کافی از کار خود رضایت دارند بنابراین تعجبآور نیست که حتی فکر از دست دادن شغل، خسارت های جسمی و روانی زیادی به بار بیاورد. دکتر بورگارد معتقد است در شرایط افزایش نا امنی شغلی، باید تلاشی آگاهانه برای زندگی کردن با شیوههای سالم صورت داد. مثلا به درست غذا خوردن عادت پیدا کرد، ورزش کرد، با دکتر در تماس بود و کلا از هر تکنولوژی جدیدی در زمینه کاهش استرس استفاده کرد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
تیک چیست؟
آیا تا به حال با افرادی مواجه شده اید که در صحبت کردن، مدام از کلمات یا واژه های بی جا و تکراری استفاده می کنند؟ یا در صحبت کردن خودتان با دیگران، آیا متوجه این موضوع شده اید که مرتب واژه ای را که به هیچ وجه نیاز به گفتن آن نیست، تکرار می کنید؟
استفاده از واژه هایی مانند: چیز، مثلاً، به قول معروف، در واقع، به اصطلاح و ... را می توان از جمله مواردی ذکر کرد که بارها در گفت و گوهای افراد شنیده می شوند. به کار بردن تکراری واژه ها در برخی موارد موجب واکنش های منفی افراد می شود؛ اما اغلب موارد، طرف گفت و گو توجه چندانی به آن نمی کند.
تکان دادن غیر ارادی پا، بازی کردن و کندن موهای سر و صورت و ... نیز از موارد «رفتاری» است که برخی افراد از خودشان می دهند.
بسیاری از والدین و مربیان تربیتی، از پاره ای رفتارهای «شکلک گونه» یا تکیه کلام های تکراری و به اصطلاح تیک در فرزندشان شکایت دارند و از این مساله ابراز نگرانی می کنند. باید گفت «تیک» نوعی پرش ناگهانی یا انقباض غیرارادی عصبی است که می تواند به صورت مزمن یا زودگذر در کلام یا رفتار ظاهر شود.
به طور کلی در هر دو شکل تیک کلامی و رفتاری، با انواع ساده و مرکب آن روبرو هستیم که مشخصه ی اصلی آن تکراری، کلیشه ای و ناموزون بودن آن است.
«تیک» ساده مدت کوتاهی به طول می انجامد و به ندرت بیش از یک ثانیه تداوم می یابد که در اغلب موارد بعد از چند هفته یا چند ماه خود به خود از بین می رود.
تیک های حرکتی در نوع ساه شامل: چشمک زدن، حرکات پرتابی کردن، بالا انداختن شانه و حرکت های شکلک گونه ی صورت و رفتارهایی چون قیافه گرفتن، رفتارهای آرایشی، خود زنی، گاز گرفتن خود، بالا پریدن، پا به زمین کوبیدن یا بوبیدن چیزی است.
تیک های آوایی هم در نوع ساده آن می تواند شامل: صاف کردن گلو، سرفه، بالا کشیدن بینی، خرناس و در نوع پیچیده شامل: بیان یک جمله یا یک تکه کلام یا یک ناسزا باشد.
رفتار تیک گونه بیشتر در بین کودکان شایع است، بررسی های انجام شده توسط انجمن روان شناسان آمریکا نشان می دهد که تقریبا سیزده درصد از پسران و یازده درصد از دختران به این عارضه دچار می شوند.
بر این اساس کودکان در سنین هفت تا یازده سالگی بیشترین میزان تیک را از خود نشان می دهند و این حالت ممکن است تا سنین میان سالی ادامه پیدا کند.
اگر چه هنور عواملی از قبیل نژاد، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، در بروز و تشدید تیک ثابت نشده است، ولی بعض از محققین معتقدند این اختلال در نژاد قفقازی و شرقی شایع تر است.
در مواردی دیده شده که بعضی از مبتلایان، دارای سابقه خانوادگی یا فامیلی هستند، این موضوع نشان دهنده آن است که احتمالا یک عامل ژنتیک یا زیستی می تواند در بروز آن دخیل باشد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
مهارت ابراز وجود،قاطعیت و جرأت مندی
بیماری راضی کردن دیگران
مهارت جرأت ورزی،قاطعیت و ابراز وجود زیر مجموعه ارتباط موثر،یکی از ده مهارت زندگی است که توسط سازمان جهانی بهداشت اعلام شده است.
قاطعیت چیست؟
اشکال در رفتار جرأت مندانه،چه مشکلاتی برای فرد ایجاد می کند و آموختن این مهارت چه فایده ای برای ما خواهد داشت؟
آیا تا به حال در شرایطی قرار گرفته اید که علی رغم میل خود مجبور به پذیرفتن خواسته دیگران باشید،برای نمونه دوستی تلفن کرده و اظهار می کند که می خواهد جمعه به منزل شما بیاید در حالی که شما برنامه دیگری برای خود درنظر گرفته اید.آیا مواردی پیش آمده که نتوانید رنجش و ناراحتی خود را از دیگران بیان کنید؟
آیا تا به حال در شرایطی قرار گرفته اید که نتوانید مخالفت و اعتراض خود خود را با نظر دیگران ابراز کنید و حق خود را بگیرید؟
در فروشگاهی،فروشنده با چرب زبانی و به زور می خواهد جنس خود را بفروشد چه عکس العملی از خود نشان خواهید داد؟
راننده تاکسی،دستگاه تاکسی متر خود را روشن نمی کند و شرم و خجالت به شما اجازه نمی دهد به او تذکر دهید تاکسی متر را روشن کند و کرایه بیشتر از شما می گیرد.به نظر می رسد که تقریباً همه آدم ها،به ویژه در جامعه ما که کمتر به آموزش این مهارت اهمیت داده شده است،تجربه چنین مشکلاتی را دارند که در این صورت گفته می شود این افراد در رفتار جرات مندانه مشکل داشته و افراد قاطعی نیستند.
جرات مندی چیست؟
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
اعتماد به نفس فوق العاده در 60 گام
گام 1 : فهرستی از موفقیت هایی که تاکنون نصیب تان شده تهیه کنید .
گام 2 : هر چند وقت یک بار به میان طبیعت بروید و در محیطی سبز و سرشار از آرامش قدم بزنید .
گام 3 : وان حمام را پر از آب گرم و کف صابون کنید ، داخل وان بنشینید و تمام تنش ها را با تنفس عمیق از خود دور کنید .
گام 4 : هر روز به جملات زیر و جمله هایی از این دست فکر کنید :
ـ تا زمانی که خودتان نخواهید ، هیچ کس نمی تواند تحقیرتان کند . ( تتودور روزولت )
ـ روزی شخصی بودا را فحش و ناسزا می داد . بودا به او گفت : « از تو به خاطر این هدیه عالی تشکر می کنم ! اما متاسفم که نمی توانم هدیه ات را بپذیرم . اگر کسی به من هدیه بدهد و من آن را قبول نکنم ، هدیه به چه کسی تعلق خواهد داشت ؟ »
ـ خواه فکر کنید کاری را می توانید انجام دهید ، خواه فکر کنید که از انجام کاری ناتوان هستید . همیشه حق با شماست . ( هنری فورد )
ـ عشق ازآن جهت در ما به ودیعه گذاشته شده که آن را به دیگران ببخشیم .
ـ قلمرو خداوند ، درون ما انسان هاست .
ـ هر کاری که دوست داری انجام بده ، پول خود به دنبال آن کار می آید .
ـ به دنبال رستگاری و سعادت خودت باش .
ـ همان اندازه که همسایه ات را دوست داری ، خود را نیز دوست داشته باش . این بدان معنی است که باید خودت را از صمیم قلب دوست داشته باشی .
گام 5 : در تعطیلات آخر هفته ، به تماشای کارتون های مورد علاقه تان بپردازید .
گام 6 : تلاش کنید همیشه بیندیشید .
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
آیا خود واقعیتان را نشان میدهید؟
People-pgeasing در فارسی آن را به دگرخوشنودی ترجمه کردند و در تعریف آن این موارد به طور عامل به چشم میخورد -ماهیتی از وابستگی دارد- یک عادت قدرتمند که در فرد به وجود میآید؛ به جا آوردن خواستههای دیگران علیرغم میل درونی خویش؛ گفتن بلی در صورتی که جوابمان نه است و گفتن نه در صورتی که جوابمان بلی است؛ مقدم دانستن نیازهای دیگران بر نیازهای شخصی خودمان(به خاطر ترس)؛ قربانی شدن؛ خود فرورفتگی دایم؛ ناتوانی در تصمیمگیری؛ از دست دادن هویت خویشتن؛ همیشه مغلوب بودن؛ نیاز مفرط به تأیید دیگران؛ وابستگی به دیگران؛ ترس از شکست؛ وفاداری و صداقت انعطافناپذیر و خود سختگیری.
فرد دگرخوشنود کیست؟
یک انسان ضعیف، برده و غلام دیگران، بله قربانگوی محض در محیط کار، کسی که خود را قربانی دیگران کرده و تمامیت خود را کمکم به مرحله فراموشی کامل سوق میدهد و علیرغم این همه خوبی ظاهری که دارد دایم سرگیجه و پراسترس در مقابل دیگران ظاهر میشود و همه از او توقع زیاد دارند. همیشه خود را با وجود تلاش زیادی که میکند شکستخورده و مقصر میداند. درخلوت خویش عصبی و نسبت به خود پرخاشگر است. هرگز در تعارضات به خاطر ترس و عدم امنیت و تمایل افراطی برای خواباندن آن وارد مشاجره نمیشود و حق را شش دانگ به طرف مقابل میدهد. حتی در بحثهای خصوصی به خاطر خوشنودی دیگران خود را سانسور میکند و هر قضاوتی را از دیگران درباره خودش میپذیرد و تصدیق میکند. این رفتارها از کجا ریشه میگیرد؟ سوابق افراد دگرخوشنود:
در پرونده تربیتی آنها این نوع تربیت عمومی است. پدر و مادر این افراد از دوران کودکی به آنها آموختهاند (آن هم به طور افراطی) خیلی باید در مقابل دیگران مواظب رفتارت باشی. یک طرفه به آنها یاد دادند که خوشنودی پدر و مادر و عمو و خاله و ... یک ارزش بسیار والا به حساب میآید. چندین بار به خاطر ابراز عقیدهشان نکوهش شدند و حتی تهدید شدند که دیگر حق ندارند این گونه فکر کنند. آنها به کودکانشان یاد دادند که محبت و بخشش و ایثار و خودقربانی کردن و گذشت را یک معامله فرض نکنند. دیگران هر چه که هستند به خودشان مربوط است تو وظیفه داری که درگیر نشوی، کار خودت را بکن و در خدمت خوبی باش. همیشه تو باید کوتاه بیایی، تو باید گذشت کنی. آنها فراموش کردند که فرزندشان هم به عنوان یک انسان برای خودش حق و حقوقی دارد. سالهاست که فرزند را دعوت به نوکری دیگران و فراموشی خود کردهاند: از وقت و انرژی و علم و همه چیز خود در مقابل دیگران دریغ نکن تا آنها از تو راضی و خوشنود باشند از هیچ کس هم توقع تلافی نداشته باش.
والدین این گونه افراد از سالها پیش بچهها را متوجه عواقب دردناک ننوشتن تکالیف، کم گرفتن نمره، رفتار خشن در مدرسه و هزاران نهی دیگر کردهاند و تنها عامل بازدارنده را ترساندن آنها میدانند. و بهترین عامل تشویق برای آنها در رضایت بزرگترها معرفی شده است.
کودکان آنها همیشه سعی میکردند یک چیز را از والدین خویش پنهان نگه دارند و آن راز بزرگ را همیشه با دلهره و نگرانی با خود داشته باشند تا مبادا برملا شود. آن راز این بود که تو نباید اشتباه کنی. نتیجه اینگونه تربیت غلط منجر به آن میشود که فرد "دگرخوشنود" بار بیاید در تصورات وی این پیشفرضها حک شده است.
من باید مورد قبول و دوستداشتنی باشم. نباید کاری کنم که دیگران ناراحت شوند. باید بیشتر کار کنم. اگر دیگران حقیقت را درباره من بدانند، دیگر مرا دوست نخواهند داشت. باید مواظب باشم طوری تصمیم بگیرم که مؤاخذه نشوم. هرگز نمیتوانم به اندازه کافی آنها را راضی نگه دارم. این که چقدر به من احترام میگذارند برایم خیلی اهمیت دارد. اگر من بیشتر کار کنم بیشتر مورد توجه و تشویق آنها قرار میگیرم. همیشه این اصل را سرلوحه زندگی خود قرار میدهم که اول دیگری بعد خودم. تمام کارهای ریز و درشت درخواست شده را انجام میدهم. من چه کار دارم که ممکن است یک کار جور دیگر بهتر انجام شود من مأمورم و معذور و مطیع فرمان، باید همیشه مواظب موقعیت خود باشم.
اما با تمامی این محافظهکاریها مثبتنماییهای افراطی برای دیگران خبر بدی برای افراد دگرخوشنود دارم و آن این است که شما متأسفانه بازندهاید. چرا؟ به خاطر آنکه 1- خود و ارزشهای والای خودتان را فراموش کردهاید؛ 2- دایم در رنج حفظ موقعیت موجود هستید؛ 3- توقع دیگران را بالا میبرید و دست آخر به شما نمره ده میدهند (تازه اگر خیلی منصف باشند)؛ 4- آنها هیچگاه با شما مشورت نخواهند کرد؛ 5- مثل یک توپ فوتبال هستید و آنها به دنبال گل زدن هستند نه ارزش توپ.
پس اگر شما جزو این گروه هستید، این تغییر نگرشها را در خود به وجود آورید.
به جای خود قربانی شدن عقلانی رفتار کنید:
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
عوامل درونی برای تمرکز دقت
1ـ عادت :
یکی از عوامل مؤثر در دقت ،عادت فرد است . بعضی از افراد در اثر عادت ،امری را مورد دقت قرار می دهند . در صورتی که دیگران نمی توانند دقت خود را به آن امر جلب کنند. مثل ویراستار یک کتاب میتواند به آسانی دقت خود را به اشتباهات چاپی جلب کند در صورتی که افراد دیگر هر چه سعی کنند نمی توانند به طورکامل در این مورد اقدام کنند.عادت به دقت نیز تحت تأثیر عوامل مختلف قرار دارد .گاهی والدین بچه را به دقت درباره امور خاصی تشویق می کنند و از این راه عادت به دقت را در آنها رسوخ می دهند. در بعضی موارد علاقه و رغبت بچه به امری توجه و دقت او را بدان امر جلب می کند. در مدرسه نیز عادت به مطالعه ،عادت به انجام اعمال حساب ،عادت به گوش دادن به گفتار معلم و....در بچه ها به وجود می آید و پس از چندی بچه ها به آسانی می توانند اینگونه امور را مورد توجه و دقت قرار دهند. احتیاج نیز فرد را به دقت وا می دارد و به تدریج توجه به امری را به صورت عادت در او ظاهر می سازد
2ـ آمادگی :
آمادگی شرط اساسی دقت است. آمادگی فرد برای دریافت محرک معین و بروزعکس العمل خاص در جریان دقت تأثیر فراوان دارد . فردی که آماده برای پاسخ دادن به سولاات معینی است زودتر می تواند خود را متمرکز سازد و جواب سوالات را حاضر کند و معمولا آمادگی با انتظار همراه است .
3ـ احتیاجات اساسی :
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
اراده در نگاه بزرگان و اندیشمندان
1- کار هر قدر هم زیاد باشد، در مقابل اراده ی انسان ناچیز است و اگر انسان بخواهد، می تواند همه کارهای عظیم را با حجم هر قدر هم زیاد به انجام برساند.
امام خمینی (رحمه الله علیه) صحیفه نور، ج 17، ص 87.
2- اراده انسان و ایمان مؤمن بر هر گونه سلاح و تجهیزاتی تفوق دارد.
مقام معظم رهبری، تاریخ 68/6/1.
3- کسی که دارای عزم راسخ است. جهان را مطابق میل خود عوض می کند.
گوته
4- دنیا به حرف کسی گوش می دهد که دارای اراده قوی است و می داند که به کدامین سو می رود.
گالیله
5- رمز کلیه پیروزیها، اراده است.
روبرتون
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:35 عصر )
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.