یادمان رفت که عاشق بودیم
چند بار بگویم وقتی دست و صورتت را میشویی، حوله خیست را نینداز روی تخت؟
وای. . . دوباره جورابهایت را پرت کردی گوشه اتاق؟
نمیتوانی وقتی داری دست و صورتت را میشویی یک آبی هم به جورابت بزنی؟
چند بار به شما بگویم مناین رنگ را دوست ندارم. تو اصلاً به احساسات من توجهی نداری؟
موقعی که حرف میزنم حواست کجاست؟
بله بله، گفتم برایت ماشین ظرفشویی میخرم، اما الان نه، تا کی باید ظرفها توی دستشویی بماند؟ من از ظرف شستن متنفرم چند بار باید این را تکرار کنم.
اینها جملاتی است که ممکن است بین هر زن و شوهری رد و بدل شود. گاهیاینقدر از دست همدیگر عصبانی میشوند که اصلا یادشان میرود گذشتهها، شاید هم یک روز قبل چه خاطرات خوبی با هم داشتند.
کارهای پیش پا افتاده روزمره گاهی آنقدر زن و شوهر را از هم دور میکند که باعث میشود حتی حرفهایی به یکدیگر بزنند که روز اول آشنایی حتی به خواب هم نمیدیدند طرفش بروند. در زندگی مشترک روزمره، چیزهایی فراموش میشود که روزی برایشان باارزشترین چیزهای دنیا بود.
خستگی، بیحوصلگی و سختیهای زندگی، گاهی باعث میشود هر کدام از زوجها نتوانند آن طور که باید وظایف خود را در خانه انجام دهند و این، ممکن است باعث عصبانیت هر کدام از آنها شود.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » یاسر ( چهارشنبه 89/7/7 :: ساعت 9:39 عصر )
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.