مقدمه : ویژگیهای انحصاری دوران جوانی که به حق مهمترین دوران حیات انسان است از یک طرف، و همچنین ویژگیهای منحصر به فرد قرآن کریم از طرف دیگر، موضوع «جوان و انس با قرآن» را موضوعی اساسی و با اهمیت جلوه خواهد داد. لذا این هرگز به این معنا نیست که برای سالخوردگان و غیرجوانان انس با قرآن موضوعیت ندارد و اگر کسی در جوانی با قرآن مأنوس نگردید، در پیری این انس ضروری نیست یا حاصل نخواهد شد، بلکه با نگاهی که قرآن به انسان دارد و محتوای تربیتی و سازندهای که برای انسان به ارمغان آورده، بدیهی است که همان عنفوان جوانی بهترین زمان و استثناییترین فرصت برای انس با قرآن کریم میباشد. نوشتاری که در پیش روی دارید این موضوع را در سه بخش مجزی مورد بررسی قرار خواهد داد. در بخش اول ضرورت و اهمیت انس با قرآن در جوانی بررسی خواهد شد، ودر بخش دوم به راههای انس با قرآن اشاره خواهد گردید. آخرین بخش به آفات و آسیبهای موضوع خواهد پرداخت. در ارائه این موضوع، به آیات نورانی قرآن کریم و احادیث و فرمایشات اهلبیت علیهم السلام که مفسرین واقعی و قرآنهای ناطق میباشند استناد خواهد شد ودر عین حال از سخنان و رهنمودهای ارزشمند دست پرورده مکتب قرآن و عترت و احیاگر اندیشة دینی در عصر حاضر، رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) بهرهبرداری خواهد شد و حسب مورد مراجع اعلام میگردد.
1- ضرورت و اهمیت انس با قرآن در جوانی
1-1-ویژگیهای دوران جوانی خصوصیات روحی – روانی و ویژگیهای اساسی این دوران نظر تمامی مکاتب و علوم تربیتی را به خود معطوف داشته است و تمامی ادیان، مذاهب و مکتبهای فکری، بدون استثناء بر این نکته اذعان و اتفاق نظر دارند که زیربنای شخصیت انسانی و شالوده حیات مفید او در زمان جوانی تکوین خواهد یافت و سرنوشت غیرتمند یا ذلتبار او در جوانی رقم خواهد خورد. فطرت پاک و بیآلایش ، استعداد و نشاط، خودجوشی و خودباوری، خلاقیت و ابتکار، قدرتمندی و خستگی ناپذیری، همه و همه، خصوصیات ارزشمند دوران جوانی هستند که برنامهریزی صحیح و مدبرانه و استفاده درست و به موقع از آنها میتواند جامعه انسانی را به فلاح و سعادت برساند و لذا مربیان و معلمان جامعه، رهبران و اندیشمندان دلسوز، و پیامبران و حکیمان الهی همگی در این راستا تلاش نموده ودستورات، رهنمودها والکوهای تربیتی خویش را ارائه نمودهاند، و در رساندن جامعه به سعادت و پیروزی، جوانان، مهمترین هدف و مخاطبین آنها بودهاند. در عین حال با مروری سریع به تاریخ گذشته درمییابیم که جوانان پرشور و با انگیزه، با صداقت ذاتی خود مهمترین حامیان و صادقترین رهروان مصلحان بزرگ و مربیان و انقلابیون جهان بودهاند. شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند «جوانان گرد من جمع شده و مرا حمایت کردند و پیران با من مخالفت داشتند» «خالفنی الشیوخ و خالفنی الشباب» حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه بسیار مهم و تربیتی خود به فرزندشان امام حسن علیه السلام (نامه 31 نهج البلاغه) با تعبیر شیوایی میفرمایند: «جز این نیست که قلب نوجوان همچون زمین خالی است که پذیرای هر بذری خواهد بود» بنابراین قلب نوجوان مستعد فراگیری هر گونه آموزهای اعم از حق یا باطل، درست یا نادرست میباشد. حضرت امام صادق علیه السلام در تعبیری زیبا و البته از منظری دیگر، قلب انسان را به آینهای صاف و صیقلی تشبیه فرمودهاند که با هر گناهی نقطهای سیاه و زنگاری برای آینه مینشیند و چنانچه انسان از گناه توبه نماید این زنگار پاک میشود؛ در غیراینصورت این نقاط سیاه کم کم (با تکرار گناه) آینه صیقلی قلب را به جسمی کدر و زنگار گرفته تبدیل مینماید و شقات قلب (سیاه دلی) بر انسان عارض میگردد بطوری که دیگر قابل اصلاح نخواهد بود. حضرت امام خمینی (ره) ضمن اینکه جوان را با تعبیر «جدیدالعهد با خداوند» مخاطب قرار میدهند، در اهمیت خودسازی و تربیت و تهذیب نفس در جوانی چنین میفرمایند: «شما جوانان از حالا باید شروع کنید به جهاد اکبر و نگذارید که قوای جسمانی از دستتان برود. هرچه قوای جوانی از دست برود، ریشههای اخلاق فاسد در انسان زیادتر میشود و جهاد مشکلتر، جوان زودتر میتواند در این جهاد پیروز شود. نگذارید در اصلاح خودتان زمان جوانی به زمان پیری بیفتد. انسان تا قوای جوانیش هست، تاروح لطیف جوانی هست، تا ریشههای فساد در او کم است، میتواند خودش را اصلاح کند.» ] صحیفه نور – جلد 7، ص 211[ دین مبین اسلام که برنامه سعادت دنیا و آخرت انسانها را به همراه دارد، انسان را دارای فطرتی پاک و حقگرا (حنیف) و الهی (فطرت الله التی فطر الناس علیها) میداند و در جهت ترغیب انسان به پاک نگاهداشتن ضمیر و فطرت (با عنایت به اینکه دوران جوانی نقش اساسی در این امر دارد)، نگاه ویژهای به دوران جوانی دارد. بطور مثال عبادت اگرچه برای تمامی انسانها امری شایسته و مقبول حضرت حق است ولی برای جوانان (عبادت در جوانی) امری فوقالعاده محسوب میگردد. این نکته در فرمایشات حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سایر معصومین علیهم السلام موج میزند که برای نمونه به مواردی اشاره میگردد: